آرشیو پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، شماره ۲۴۵۸
روزنامه فردا
۲۰
آچارکشی

جامعه شناسی سیب زمینی

پوریا عالمی

سیب زمینی را اگر برویم روی مخش و اعصابش را رنده کنیم و سپس آن را با اضافه کردن خامه خام کنیم می شود پوره. پوره همان سیب زمینی است که فکر می کند واسه خودش کسی شده. ما هم می خواهیم یکی کارمان را راه بیندازد، بهش می گوییم دکتر، مهندس یا استاد، طرف هم سه سوت کار ما را راه می اندازد.

سیب زمینی را اگر در شرایط سخت قرار دهیم از خودش پایداری نشان نمی دهد بلکه فی الفور راه می آید. فقط کافی است به سیب زمینی بگوییم «داداش الان سیب زمینی تنوری بورسه. بهتره فازت رو عوض کنی و تنوری شی». سیب زمینی حاضر است برای اینکه از قافله عقب نماند خودش را به آتش بزند.

چندسال پیش سیب زمینی بازی سیاسی خورد و وارد تبلیغات انتخاباتی شد. بعد از این موضوع سیب زمینی از سیاست کناره گرفت و تا امروز نه عضو حزبی شده است نه حزب جدیدی راه انداخته است.

چندروز پیش که یکی از نمایندگان گفت به دلیل سیب زمینی استعفا می دهد، سیب زمینی ها خودشان را خلال خلال کردند و گفتند باید از ته دیگ ما رد شوی. مگر ما می گذاریم تو بروی؟ ما سیب زمینی نیستیم اگر این اتفاق بیفتد.

اصولاائتلاف جواب نمی دهد. مثلاهربار سیب زمینی با تخم مرغ ائتلاف کرد تبدیل به کوکو شد.

ائتلاف شاخه جوانان سیب زمینی با شاخه دانش آموختگان تخم مرغ اعلام رسمیت کرد و با نام تشکیلاتی کتلت آغاز به کار کرد.

سیب زمینی ای که صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد بهش می گویند سیب زمینی سرخ کرده.

سیب زمینی ای که زیرآبی برود احساس پختگی می کند و مردم بهش می گویند سیب زمینی آب پز یا همان سیاست مدار.

سیب زمینی موقعی که واقعا در زندگی تجربه کسب کند و پخته شود، بهش می گویند سیب زمینی پخته و فوری نمک می زنند بهش و می خورندش. برای یک سیب زمینی بهتر است که خودش را بزند به آن راه و خام بماند.

بهترین راه برای اینکه یک سیب زمینی احساس سیب زمینی بودن نداشته باشد این است که سعی کند شبیه پیاز برخورد کند و خودش را خیلی لایه لایه و عمیق نشان بدهد.