آرشیو دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، شماره ۳۴۲۰
صفحه آخر
۲۰
در همین یلدا

آرزوی محال برای کتاب

علی باباچاهی

مردم در شب یلدا حافظ می خوانند. اما حتی همین حافظ خوانی هم به معنای خوانش واقعی اشعار حافظ نیست و بیشتر برای فال گرفتن است. در حالی که فلسفه تفال را درک نمی کنند و بیشتر به چشم یک سرگرمی و اتفاقی برای گذر شب به آن نگاه می کنند. اینچنین است که کتابخوانی در شب یلدا یا هدیه کتاب به یکدیگر و آنهایی که دوست داریم در شب یلدا، یک آرزو است.

آرزویی که شبانه روز همراه من است و شبیه آرزوهایی مثل هیچ فقیری در جهان نباشد یا هیچ بیماری نباشد یا اگر کسی بیمار شد، تمام امکانات دولتی و خصوصی را برای درمان در اختیار داشته باشد. آرزویی که با ساده دلی (نمی گویم ساده لوحی) مطرح می شود. چون باید فکر کنیم که چرا در جامعه ای 80 میلیون نفری، تیراژ کتاب در همه زمینه ها 400 نسخه است. باید بدانیم که جامعه ما فاقد روحیه کتابخوانی و به هردلیلی کتاب گریز است. در چنین جامعه ای، این پیشنهاد (و این آرزو) ساده دلی زیادی برای تحقق نیاز دارد و وقتی چنین آرزویی می کنیم یا می کنم، باید تمام مسائل و روندی که باعث شده تیراژ کتاب به حد تاسف برانگیزی پایین بیاید و فقط باید معجزه ای رخ دهد تا این آرزوی محال به حقیقت بپیوندد.