آرشیو یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴، شماره ۳۴۳۶
هنر و ادبیات
۱۲

فرهیختگان دور هم دوباره جمع شدند

علی باباچاهی

الان اگر کسی از من بپرسد که چه احساسی دارم، خواهم گفت که برگزیدگان این جایزه توانسته اند طیفی از فرهیختگان این سرزمین را بار دیگر در یک فضا دور هم گردآورند و من از این بابت خوشحالم.

در این جایزه یک هوشیاری در نگاه داوران وجود داشته که برای من تازگی داشت و آن این بود که نوعی تکثرگرایی در قضاوت شاعران به چشم می خورد: به این معنا که ژانرهای شعری مورد قضاوت قرار گرفتند. نمونه آن هم اینکه من و دوست سال هایم یعنی شمس لنگرودی که هر کدام در ژانری قرار داشته و تفاوت هایی داریم، آثارمان دیده شده و البته این تفاوت هاست که دنیا را قشنگ می کند.

به نظرم چیزی به اسم نفر اول وجود ندارد. نفر اول یعنی مولف خودمحور، دارای قدرت، پر از جزمیت. مگر ما چقدر قدرت فراست و فرصت داریم که مرزهای لغزان را آنقدر بسنجیم که فقط یک فرد را برگزیده کنیم. در واقع این برگزیده کردن یک نفر هم چیزی نیست جز ستایش یکه تازی. به همین خاطر است که من می گویم کاش به جای دو برگزیده این جایزه پنج نفر به عنوان نفر اول معرفی می کرد. حرف آخرم این است که حس می کنم نوعی شبه پست مدرنیسم در پشت سر قضاوت کنندگان محترم این جایزه می بینم. پست مدرنیسمی که اهل تساهل و مداراست. من بوی رایحه خوش پست مدرنیسم را در این فضا و قضاوت ها حس می کنم.