آرشیو دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، شماره ۶۱۴۶
صفحه آخر
۲۰
حوالی فرهنگ

سور و سوز یک بیانیه ادبی

یزدان سلحشور

شخصا با بیانیه های هنری مشکل دارم؛ دست خودم نیست! به نظرم اول هنر شکل می گیرد بعد مخاطبان و منتقدان، بیانیه اش را در ذهن و متن شان می نویسند اما خب، ظاهرا یک رسمی بوده از قرن نوزدهم به این طرف، که همان جور که ما چهارشنبه های آخر سال، از روی آتش می پریم و سعی می کنیم «چهارشنبه سوری» مان بدل به «چهارشنبه سوزی» مان نشود، اهل هنر هم با صدور بیانیه، سعی می کنند که «سور»شان به «سوز»شان بدل نشود! رسم است دیگر! شما با سفره هفت سین چه کار می کنید؟ نقدش می کنید؟! سیدعلی صالحی، شاعر مشهوری است و البته تاثیرگذار؛ در موج ناب، چهره شاخصی بوده و بعد هم در دهه هفتاد با «شعر گفتار» بر شعر خیلی از فعالان شعری آن دهه –چه معترف باشند چه اهل کتمان- تاثیر گذاشته؛ یادمان هم نرود که اگر شعرهای صالحی و شیوه انتشارشان به شکل صوتی و با صدای خسرو شکیبایی نبود، بحران اقتصادی بازار شعر، لااقل یک دهه زودتر یقه این هنر پدر-بابایی ما را می گرفت. حالاصالحی، دوباره از جریانی تازه حرف می زند به نام «شعر حکمت» در متنی که برای یک بیانیه، بیش از حد شاعرانه و کنایی است. نمی دانم «شعر حکمت» در سال هایی که در پیش است چه خواهد کرد اما می دانم که به عنوان یک اهل شعر، هنوز از متن صالحی، پی به چند و چونش نبرده ام شاید اگر این بار هم مجموعه ای منتشر کند با خصوصیات این شیوه نو و بتواند فاصله اش را با شعر زمانه حفظ کند و مخاطبان را باز به سوی شعر بخواند و بحران اقتصادی بازار شعر را تا حدی حل کند، این مشکلات کنایی-متنی هم حل شود با این همه ترجیح می دهم منتظر انتشار آن کتاب بمانم.