مادموازل ناتو با تعجب به خانم باجی نگاه کرد و پرسید چرا؟ خانم باجی گفت باز که مرا بر و بر نگاه می کنی و می پرسی چرا؟ نمی شود بروی. مادموازل ناتو گفت خب چرا نروم؟ عمو حسام گفت: حتما تیشان فیشان کردن تازگی جرم شده. خانم باجی جان اگر من شفاعتش را کنم چه؟ خانم باجی گفت یکی باید شفاعت خودت را بکند. موش تو سوراخ نمی رفت جارو به دمش می بست. عمو حسام گفت: دست شما درد نکنه. مادموازل ناتو گفت: تا نگویید چرا من حق ندارم بروم آرایشگاه از این جا تکان نمی خورم. خانم باجی گفت: خیره سری نکن. خوبی ات را می خواهم. بیا این هم علتش. این جا را بخوان چی نوشته؟ مادموازل ناتو گفت: ببینم... آهان. نوشته آرایشگاه ها امن ترین مکان برای ساقی های مواد مخدر است. عمو حسام گفت: آخ جووون بروم سرم را بتراشم. خانم باجی گفت: از هول هلیم نیفت تو دیگ. نوشته آرایشگاه های زنانه. یعنی وقتی تیشان فیشان می کنی همزمان می روی فضا. بنابراین از این به بعد خانم ها به جای رفتن به آرایشگاه باید بروند ورزشگاه. همین و بس. مادموازل ناتو گفت: چشم. می شود همین الان بروم ورزشگاه؟ تمرین دارم. در را بست و رفت. خانم باجی پرسید: چطور اینقدر زود قبول کرد برود ورزشگاه؟ مشکوک می زند. عمو حسام روزنامه را نگاه کرد و گفت آهان. کلک را خوردی خانم باجی جان. این جا نوشته ساقیان مواد مخدر به مکان هایی که می دانند بانوان در آن تردد دارند، رفت و آمد کرده و آرایشگاه ها و ورزشگاه ها را به یک پاتوق برای خود بدل کرده اند. یعنی ورزشگاه رفتن ایشان هم در راستای آرایشگاه رفتنش بوده. همه باید از حضور خانم باجی مرخص می شدیم. کارد می زدی خونش در نمی آمد.