هیچ پدیده ای تک علتی نیست
ناآگاهی ممکن است در زندگی شخصی افراد، تاثیرات بسیار مخربی داشته باشد و باعث ایجاد مشکلات مختلف شود. اما تا زمانی که یک شخص با این ناآگاهی خود دست و پنجه نرم می کند و به واسطه آن به خودش ضربه وارد می کند، می تواند به عنوان یک بحران فردی مورد توجه قرار بگیرد. اما وقتی این ناآگاهی در رابطه با اجتماع باشد و در رابطه با وظایفی که نسبت به دیگران و شهروندان یک جامعه وجود دارد، آن وقت دیگر نمی توانیم بگوییم که «بحران زا» نیست یا مهم نیست و می شود از آن چشم پوشی کرد. چون این ناآگاهی می تواند با فهم اشتباه از یک اتفاق همراه باشد و بعد هم پیدا کردن راه حل هایی اشتباه برای یک بحران و مشکل. ناآگاهی یک کارشناس اجتماعی، نه تنها مشکلات اجتماعی را حل نمی کند که حتی به دلیل اظهارنظرهای اشتباه، برنامه ریزی های اشتباه و تصمیمات اشتباه می تواند به مشکلات دامن بزند. درست مانند این ماجرا که سال های سال است، بعضی از مدیران و کارشناسان اجتماعی، پدیده های اجتماعی را «تک علتی» ارزیابی می کنند و بعد حکم کلی برای آن صادر می کنند. هرچندوقت یک بار با رسیدن یک تکنولوژی تازه، بحران های اجتماعی مثل خشونت، سرقت، اعتیاد، خیانت و.. . را به همه گیر شدن آن نسبت می دهیم و عوامل دیگر اجتماعی را حذف می کنیم. یک روز ویدیو مشکل است و روز دیگر ماهواره و روز بعدی تلگرام و در تمام این موارد، بررسی ها و کارشناسی ها تک علتی است. در حالی که در دنیای جامعه شناسی، هیچ جامعه شناس دانش آموخته و باسوادی پدیده ها را این چنین ارزیابی نمی کند و خوب می داند، چنین کارشناسی ای از اواخر قرن 19 منسوخ شده و از دهه 60 میلادی، تمام جامعه شناسان حرفه ای برای هر پدیده ای، مجموعه ای از عوامل درنظر می گیرند تا دریافت هایی درست و علمی داشته باشند. ارزیابی های تک علتی و هدف قراردادن یک عامل، نمی تواند راه درستی برای حل بحران های اجتماعی باشد و در این نگاه تک بعدی مشکلات نه تنها حل نمی شوند که دایما در حال افزایش هستند و این راه و روش از ناآگاهی می آید و نه تنها توجیه علمی ندارد که از مصایب جامعه ای است که درگیر بحران های اجتماعی است.