آرشیو پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵، شماره ۲۷۰۸
روزنامه فردا
۲۰
یادبود

همسرم

گفته بودی می روم تا راه دور

غرق شور و مستی و عیش و سرور

گفته بودی رب من رب عطوف

مهربان با مردم نیک و رئوف

گفته بودی عشق تو، عشقی جداست

گفته بودی عمر تو، وقف خداست

گفته بودی در شب احیای دین

در شب ضربت به شاه متقین

در میان بسترت بیمار و خواب

آمدت حکم نجات از بوتراب

گفته بودی از امیر مومنان

لقمه ای بگرفته کردی نوش جان

دست تو بر سینه و یکسر مدام

بر امام اولین دادی سلام

گفته بودی غاز و ماهی داده اند

خوشگوارایت طعامی داده اند

گفته بودی از صفای باغ خویش

رود پرآب و درخت و جای خویش

ای خوش آن ساعت که آوایت دهند

در میان صالحان جایت دهند

دیدی و رفتی، چه جای بس خوشیست

آفرین بر آن کسی که چون تو زیست

دیدمت یک شب تو را خندان و شاد

چهره ات گلگون، رخت نیکونهاد

در پناه حی دادار امین

در جوار «رحمه للعالمین»

یادت آید قابل نیکوسرشت

روزگاری را که آمد سرنوشت

گفتی آیا یارمی در گیر و دار؟

گفتم آری، هستمت مرضیه وار

در سفر یا در حضر، در عین حال

پابه پایت آمدم سی ودوسال

خوب و بد را در کنار هم بدیم

«یسر» و «عسرت» تکیه گاه هم بدیم

پس دعا کن نزد «ذی العرش مکین»

تا که باشم در صف «ثم امین»

هم، دو دست دخترت گیرد به دست

جاودانه نام تو باشد، که هست

چهارمین سالروز درگذشت محقق و پژوهشگر علوم اسلامی، استاد احمل قابل گرامی باد.

مرضیه سلطان پاسدار

همسر احمد قابل