- من دارم پشت میزم درنا درست می کنم، چون رویا خوش ندارد وقتی با مشتری ها حرف می زند صدای «در در» چرخ خیاطی بیاید.

زن، طاقه پارچه چهارخانه سفید و قرمز را گذاشته روی پاهایش و تند تند از خیریه شان حرف می زند. صورتش لاغر است ولی غبغب دارد. می گوید که بیست و چهار خانواده بدسرپرست را تحت پوشش دارند، ادامه می دهد یکی از خیرها، خانوم فلانی که مشتری خیاطخانه ما است این پارچه را داده و اگر ما قبول کنیم و برای چند تا از دخترهای شان مانتوی عید بدوزیم ان شاءالله خیر دنیا و آخرت را می بریم. خانوم فلانی گفته خودش زنگ می زند و هزینه ها را هم می دهد. خانوم فلانی گفته مانتوها سایز 36 و 38 باشند حالاهر چند