سال ها قبل در جلسه ای یکی از دوستان این پرسش را مطرح کرد: چه کنیم تا از میزان تصادفات خانم های چادری در تاریکی شب کاسته شود؟ دوستان حاضر هم شروع کردند به راه حل نشان دادن و هر کسی سخنی گفت و توصیه ای را مطرح کرد از تغییر رنگ چادرها تا نصب نوار شب رنگ روی چادر و تا درخواست از زنان چادری که شب ها به خیابان نروند! در نهایت همان دوست بزرگوار گفت اساسا میزان تصادفات خانم های چادری خیلی زیاد نیست و ما چنین معضلی نداریم که بخواهیم برای آن راهکاری بیابیم و این نکته ای بود که هیچ کدام به آن توجه نداشتیم.

این روزها مشابه این وضعیت را در مورد بسیاری از مسائل شاهدیم. از مدتی قبل برخی رسانه ها شروع کردند به مقابله با پدیده دوتابعیتی بودن برخی مدیران و تاکید بر این نکته که وجود اینان در رده مدیریتی تهدید امنیت ملی ما است. در نتیجه جوی ایجاد شد که بسیاری افراد باور کردند ما دارای تعداد فراوانی از مدیران دوتابعیتی هستیم که چه بسا پایبند منافع ملی نباشند و بخواهند برای تامین منافع دولت دیگری که به آنها تابعیت داده است، کاری انجام بدهند. حتی درباره برخی اعضای تیم هسته ای یا مشاوران این تیم هم شایعاتی از این دست مطرح شد. درخواست اولیه عموم مردم تحت تاثیر این جو هم برخورد با این مدیران است بدون آنکه ابتدا بررسی آماری کنند و ببینند آیا اساسا چنین مشکلی وجود دارد یا خیر؟

مدتی قبل یکی از معاونان وزارتخانه ای به خاطر اختلاف با وزیر، کنار رفت و بعد شاهد بودیم که برخی رسانه ها دلیل این امر را دوتابعیتی بودن وی قلمداد کردند. در جلسه ای از ایشان صحت این خبر را پرسیدم و وی با گلایه گفت وقتی شما هم این دروغ را باور کنید تکلیف مردم عادی روشن است. در یکی دو روز اخیر وزیر اطلاعات اعلام کرد که مرجع رسمی شناخت دوتابعیتی ها وزارت اطلاعات است و تا امروز هم کسی به ما در این باره اسمی اعلام نکرده است. وی گفت: من بر این باورم حتی یک نفر هم دو تابعیتی نداریم. اگر کسی خبر دارد به ما اطلاع دهد.

متاسفانه وقتی «جو» ساخته می شود حتی خواص را هم با خود می برد.