آرشیو شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶، شماره ۲۸۳۴
هنری
۱۴

روایت بهمن فرمان آرا از کندن نهال گیلاس مزار کیارستمی

حتی یک درخت گیلاس را به عباس روا نداشتند

بهمن فرمان آرا

پنجشنبه عصر به عادت هفت، هشت ماه گذشته به دیدن عباس رفتم. مطابق معمول شب های جمعه چهار پنج نفری از شاگردان سابقش بر سر مزار بودند. ولی همیشه باید یک چیزی باشد که دل آدم را بشکند، پنجشنبه هم یکی از همان روزها بود.

سال گذشته شب عید به همت مینا اکبری و گروه «شما تنها نیستید»، نهال درخت گیلاسی را کنار مزار عباس کاشتیم. خیلی ها بودند. مسعود کیمیایی، جعفر پناهی، علیرضا داوودنژاد، مهوش شیخ الاسلامی، محمدرضا اصلانی، همایون ارشادی و عده زیادی از دوستداران عباس در این مراسم حضور داشتند.

امروز که سر مزارش رفتم، دیدم شخص یا اشخاصی حتی نتوانستند درخت گیلاس را کنار مزار عباس تحمل کنند و آن را با پیت حلبی اش از جا در آورده بودند.

شکستن سنگ قبرها، سیمان ریختن روی سنگ قبر و از ریشه درآوردن نهال درخت گیلاس از کنار مزار مردی که صدها افتخار برای سینما و مملکت ما به ارمغان آورد، آن هم وقتی که در هندوستان و جاهای دیگر دنیا به نام او درخت گیلاس می کارند! چرا ما باید تا این حد بی حرمتی را تحمل کنیم؟

روز کاشتن نهال، روز خوبی بود و همه حضار شاد بودند از اینکه به این مرد بزرگ سینمای ایران ادای احترام می کنند. فقط یک جوان که اتفاقا تی شرتی سفید با عکس عباس روی آن به تن داشت تصویربرداری می کرد و جلوی چشمان شاگردان عباس، نوارش را به یک پژوی آردی تحویل داد.

البته ما به این چیزها عادت کردیم و چون کاری جز احترام گذاشتن به فیلمساز بزرگ مملکتمان نمی کردیم، باکی نداشتیم؛ ولی همان طور که پرونده پزشکی عباس، کم کم از یاد رفته است، حتی یک درخت گیلاس هم به عباس روا نداشتند و طعم شیرین گیلاس در دهان ما تبدیل به زهر مار شد.

خدایا ما را از گزند تنگ نظران محفوظ بدار.