دست خالی
گفت: مگر دست اندرکاران جشن 4 سالگی «دکتر سلام» برای اجرای آن در استادیوم آزادی مجوز رسمی نگرفته بودند؟ پس چرا به آنها اجازه برگزاری نداده اند؟!
گفتم: علتش را دولت اعلام نکرده، ولی می توان حدس زد که علت لغو مجوز دکتر سلام هم مثل قراردادهای نفتی، مذاکرات هسته ای، سند 2030، امضایFATF و... محرمانه است!
گفت: پس تکلیف آنهمه شعار درباره آزادی بیان! و «پناه بردن به خدا از بستن دهان ها و شکستن قلم ها و اعلام جایزه دادن به منتقدان و...» چه می شود؟!
گفتم: آن شعارها را با ناسزاهایی مثل بی سواد، بی شناسنامه، برو به جهنم، جیب بر، عقب افتاده، منفی باف، هوچی باز، بزدل، عصر حجری، انقلابی نفهم و... تاخت زدند!
گفت: حالا، اگر به منتقدان اجازه نفس کشیدن و آزادی بیان نمی دهند، دیگر چرا فحش می دهند و ناسزا می گویند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی از یک نفر کلی طلب داشت و یارو از پرداخت بدهی خود طفره می رفت، یک روز که طلبکار برای گرفتن طلبش مراجعه کرده بود، یارو طلبکار را به باد فحش و ناسزا گرفت. طلبکار بیچاره پرسید؛ حالا که طلبم را نمی دهی، دیگر چرا فحش می دهی؟! و یارو گفت؛ چون نمی خواهم ناجوانمردی کرده باشم و از در خانه من دست خالی برگردی!