آرشیو شنبه ۲۵‌شهریور ۱۳۹۶، شماره ۶۵۹۵
فرهنگ و هنر
۲۲
شعر

«آنگ سان سوچی»! هول آور هولوکاست میانمار...!

سید علی صالحی (شاعر)
منبع: ایسنا

«آنگ سان سوچی»! فکر می کردم زن باید ایندیرا گاندی باشد. فکر می کردم زن باید مادر ترزا باشد. فکر می کردم آن همه تنگنا و حصر و هراس را تنها تو از سر عشق به اولاد آدمی، هزینه حوصله کرده ای. آن سال ها را به یاد آر دختر آزادی خواه، چه رخ داد. دنیا را که کبوتر سفید را سر بریده، کرکس لاشخوار برگزیده ای بر دو شانه خود؟!

می گویند کرور کرور کشتار کرده ای به کینه از کودکانی که قوانین شما، در شناسنامه آنها نوشته اند؛ مذهب: بودایی، یا مذهب: بوده دیگری. اما این نابودیسم بی رحمانه به فرمان تو رخ داده است. «آنگ سان سوچی»! هول آور هولوکاست میانمار...! مار میان تنهایی تو چنبر زده بود و ما نمی دانستیم! دریغا... مگر تو دختر مادرت نبوده ای، مگر تو زن نیستی. مگر تو هرگز کودک نبوده ای، مگر تو با همان زبانی تکلم نمی کنی که کودکان میانمار؟! آنها که به مردم خود رحم نمی کنند، چه ربطی به رویای صلح دارند... دروغگو! آنها که به مردم خود رحم نمی کنند، شرف ندارند... دروغگو! بشریت اگر از روبه رو شدن با چنین پرونده هولناکی از شرم تلف شود حق دارد. یک قلاده رهبر قلابی، صدها کودک را پیاپی قتل عام کرده است و جهان گوش به زنگ شکست داعش است. داعشیزم و درندگی شکست نمی خورد، از این غار گریخته، در چهره آنها ظهور می کند. این حضور شناور، مولود و گماشته جهان سرمایه داری است. سرمایه داری ستمگری که قادر است «آنگ سان سوچی» صلح طلب را به یک ماده گرگ هار بدل کند. دریغا دنیای درنده، دیگر به چه کس، به چه چیز، به کدام جریان و حقیقت می توان اعتماد کرد؟! روزگار فروپاشی خانوار مشترک بشری، فرزندانی بهتر از ترامپ و سوچی و... نخواهد زایید. ناشنیدن ضجه زنان و کودکان بی دفاع، تاوان درشتی دارد. درد سهمناکی دارد. رقم خوردن پایان کار به عهده ستمگران نخواهد بود. هی بودایه درنده!»

آنگ سان سوچی، رهبر کشور میانمار، که سال ها در حبس خانگی بود و موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شد، به خاطر عملکردش در قبال خشونت های اخیر علیه مسلمانان روهینگیا با انتقادهای شدیدی مواجه شده و برخی خواستار پس گرفتن جایزه صلح نوبل از او شده اند.