1. در همه یادداشت های این ستون تا امروز، پایه همه بحث های ما خود مخاطب است: اگر در هر نوع طراحی و احیای کسب وکار، فرآیند روابط عمومی، برندینگ، تبلیغات و حتی فروش به مشتری، تعریف مخاطب جامعه هدف، دقیق بررسی و تبیین نشود، استراتژی رسانه ای یا بازاریابی حتما با پهنه های بزرگی از سکوت و بلاتکلیفی ادامه خواهد داشت.

2. وقتی از مخاطبان حرف می زنیم، بخشی از جامعه هدف پیام ها و تلاش های خود را در نظر می گیریم، که ممکن است لزوما مشتری ما نباشد: مخاطب کسی است که می تواند روی مشتری ما اثری به سود اهداف تجاری و هویت سازی ما بگذارد: همان گونه که می تواند علیه پیام ها و تلاش ما اثرگذار باشد.

3. بحث مفصل و تمام نشدنی مخاطبان برند یا سازمان را از زاویه دید کلیدی دیگری نگاه کنیم: یعنی شناخت و توصیف درست مدل مصرف محتوا و رسانه: بهتر بگوییم: مدل مصرف محتوا از طریق مدل انتخاب و به کارگیری رسانه. بنابراین شاید بهتر است نگاه مان را روی تاثیرگذارترین رسانه هایی که مخاطب هدف پیام های ما آنها را دنبال می کند، متمرکز کنیم.

4. نگاهی کلی به رسانه ها در ایران نشان می دهد که در لایه نخست عمومی، رسانه های فیلترنشده اصلی که در حد رقابت با تلویزیون هستند، باید تلگرام و اینستاگرام باشند: این حقیقت که فیلترینگ روی دسترسی و حتی شناخت عمومی از رسانه ها و محتوای آنها اثر می گذارد. از سوی دیگر، تلویزیون و رادیو در ایران (چه صداوسیما و چه شبکه های ماهواره ای رقیب)، از سرایت دغدغه و تاثیرات این دو رسانه فراگیر در امان نیستند و حتی از آنها خوراک می گیرند.

5. با وجود فیلترینگ اما در سطحی بالاتر، توییتر توانسته است به نخستین رسانه تاثیرگذار ایران تبدیل شود: سرعت انتشار خبر و الگوریتم های بازنشر تصاعدی پیام و واکنش در توییتر، از طریق سرایت به تلگرام و اینستاگرام راه خود را ادامه می دهد و در موارد زیادی رسانه های داخلی و خارجی متوجه ایران را وادار به واکنش یا دنباله روی می کند.

6. این بحث را با مصداق های آشنای رسانه ای در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ادامه خواهیم داد: یادتان باشد که حتی اگر همه عناصر سازنده هویت و تصویر شما در جامعه هدف، در کنترل شما نباشد، مطمئنا سهم شما از نتایج این هویت و تصویر، کم نخواهد بود.