آرشیو دو‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶، شماره ۴۹۸۶
ورزش
۱۸
یادداشت

فرهنگ حقیقی و فرهنگ مجازی

حسین خلیلی

اتفاقی که بعد از قرعه کشی جام جهانی افتاد، کاملا طبیعی بود. عده ای به صفحه اجتماعی کافو حمله کردند و او را به دلیل قرعه ای که برای ایران برداشت، مورد لطف قرار دادند. این اتفاق کاملا طبیعی و کاملا قابل پیش بینی بود.

وقتی به صفحه مجری زن جام جهانی 2014 حمله می کنند و زمانی که برای هر مورد کوچکی در ورزش، بلوایی بزرگ به پا می کنند، نباید به صفحه کافو حمله می بردند؟ این ساده ترین کاری است که بعضی از آدم ها در این کشور می توانند انجام دهند. نکته تلخ اما این نیست.

بسیاری بر این باور هستند که داستان زندگی حقیقی ما کیلومترها با شخصیت دنیای مجازی مان فاصله دارد. چقدر این دروغ را باور می کنید؟ رفتارهای مردم در خیابان های ما چقدر اتوکشیده است؟ ادبیاتی که به کار برده می شود، اصولا ادبیات پاستوریزه ای هست یا نیست؟ آنها که فقط جنون دنیای مجازی را می بینند، چشم خود را به دنیای واقعی بسته اند. آنها اتفاقا خوب می دانند که فرهنگ خیابانی و فرهنگ کوچه و بازار ما چیز قابل اعتنایی نیست.

اگر چه روزگاری شاملو فرهنگ کوچه و بازار را نوشت، اما فرهنگ کوچه و بازار امروز ما زیاد هم قابل نوشتن نیست. مشخص نیست چه بر ما گذشته که به خود اجازه می دهیم این گونه همه را از دم تیغ بگذرانیم. از چهره های ناشناس و سرشناس ایرانی گرفته تا چهره های خارجی در عرصه های مختلف. گناه آدم ها زیاد هم مهم نیست. این که به ما گل زده یا برای ما قرعه برداشته زیاد اهمیتی ندارد. مهم این است که باید سوژه ای برای اظهار فضل اینترنتی وجود داشته باشد و چه بهانه ای جذاب تر از قرعه کشی جام جهانی. حال این که این لطف معکوس ما چه جنایت و چه ظلمی در حق ایران است، بماند. آن هم زیاد مهم نیست. فقط همین را باید بدانیم که این طوری اگر پیش برویم، سال ها بعد، فرهنگ، به افسانه شب مادران برای کودکان تبدیل می شود.