آرشیو چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، شماره ۶۶۸۳
صفحه آخر
۲۴
نوستالژی

ایرج، آوازه خوان «همیشه در میان»

مجید سرایی

آنچه می نگارم، تاثیر حضور «ایرج»، آوازه خوان صمیمی از سال های دور تا امروز، در موسسه ایران است؛ حضوری که جشن میلادش، بهترین بهانه آن بود. روز دوشنبه 11 دی ماه، ایرج 85 ساله شد؛ 85 سال عمر پر بار که سر به سر ترانه افشانی بود؛ ترانه ها و آواز هایی که «دوست داشتن» را در دل های عاشق بارید و زمزمه کرد. در شب میلادش نغمه دوست داشتن سر داد تا معنای سرشار از صمیمیت و مهر را بازخوانی و با زبان حنجره ای بیان کند که از میان توده های مردم برآمده، رشد کرده و حتی در قله اوج باز دل در گرو قلب های مردمی نهاده که برایش می تپند.

آواز خواند تا باز بگوید هر چه دارد به پای مردمی می ریزد که پشتش به حمایت آنها گرم بوده؛ در سال های سکوت، در دوران بی مهری، در ایام بی التفاتی و در روزگار بی وفایی. ایرج با همان حنجره اش جمله والای «تو رو دوست دارم» را برای هزارمین بار جاودانه به ترنم نشست؛ جمله ای که زیر پای ستوران خیانت پاره پاره شده، اما ایرج آن جمله را بار ها بر زبان حنجره راند تا تجلی حرمت دوست داشتن را باز نماید.

ایرج، آوازی به ایجاز خواند در سرآغاز هشتاد و پنجمین سال حیاتش، تا این نکته نغز را تاریخ ثبت کند: حنجره ایرج را مردم بیمه کرده اند؛ از همان اول بار که صدایش از رادیو پخش شد، از همان بار که با فیلم «لات جوانمرد» مجید محسنی صدایش را کم کم به گوش مردم رساند و از همان دفعه اول که تار های حنجره اش بر پود چهره جوانمردی فردین گره خورد، سند حنجره اش را به نام مردم زد. آیین رونمایی بیمه شدن حنجره ایرج، بی زمان و مکان است؛ عمدا فعل «است» را به کار می برم، چون صدا و آواز ایرج، «در زمانی» نیست و به مصداق تعبیر «همه زمانیست».

آواز موجز ایرج در شب هشتاد و پنجمین سال میلادش، نکته نغز دیگری هم داشت که اتفاقا از نگاه تیزبین و خورده بین مورخان و«اهل نظر» نادیده نماند: ایرج، به تعبیر معینی کرمانشاهی «خویش بینی را گزید» و خویش را در میان مردم «گزید». پس این گزاف نیست که در میلاد آوازه خوان توده های مردم، این تعبیر را از شعر سایه وام بگیریم که: ایرج آوازه خوان «همیشه در میان» است.