آرشیو سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۹۹۷
جلد دوم
۷
یادداشت

ماندگار و پیروز

محمدحسین مهرزاد

مردان بزرگ در تاریخ ماندگار می شوند و آنچه آنها را ماندگار می کند خدمات و خطاهای شان است: خطاهایی که گاه به بزرگی خدمات است. نادیده انگاشتن یکی از این دو وجه لاجرم تحلیلگران را به ورطه عشق یا تنفر از سوژه می اندازد. هاشمی رفسنجانی نیز از آن دست مردان بزرگی است که از هر منظری به چهره چند وجهی او بنگریم می توان برایش خدماتی کم نظیر و البته خطاهایی برشمرد. همین است که در مقاطع مختلف مدافعان و منتقدانش صف عوض کرده و جابه جا شده اند. آنهایی که روزگاری شعار زنده باد هاشمی سر می دادند چند دهه بعد در برابرش ایستادند و جماعتی که با لبخندی از سر رضایت، نظاره گر پوشاندن رخت سرخ عالیجنابی بر تنش بودند دو دهه بعد در خیابان ها و تریبون ها مدح هاشمی می گفتند. هرچند حامیان همیشگی آیت الله معتقدند او بر مدار اعتدال حرکت کرد و دیگران در متد سیاست ورزی شان تجدید نظر کردند اما همه چیز در این گزاره خلاصه نمی شود. تاریخ به خوبی تمامی سیاستمداران را قضاوت می کند و از قضا مانند محبان و مغبضان همه چیز را سیاه و سفید نمایش نمی دهد. آیت الله سال ها سیاست ورزی کرد و در تمام سال ها همواره عده ای مخالفش بودند. او شاید تنها سیاستمدار ایرانی بود که تقریبا تمام طیف های سیاسی در کشور دست کم برای چند سال مخالفش بوده اند و تلاش می کردند تا از صدر به زیر بکشانندش. شجاعت هاشمی شاید بارزتر بود. او نه تنها از اشتباه هراس نداشت بلکه بی پروا خود را به رای مردم می گذاشت و تهورش در این امر البته ستودنی بود. شاید هیچ مشاوری در روزهای انتخابات مجلس ششم توصیه نمی کرد فردی مانند هاشمی وارد انتخابات شود. انتخابات ریاست جمهوری سال 84 نیز همین طور بود. گذشته از مشاورانی که جز خوبی از او نمی دیدند، ناظران منصف می گفتند این انتخابات، انتخابات هاشمی نیست. اما او هم در مجلس ششم و هم در ریاست جمهوری نهم به میدان آمد. برنده انتخابات نبود اما در نظر مردم هم بازنده نشد. هاشمی شجاع یک ویژگی دیگر هم داشت. او می توانست از شکست در حوزه ای پیروزی در حوزه ای دیگر بسازد. شکست را به پیروزی در عرصه عمومی بدل می کرد. همان طور که سال ها قبل حضور مقتدرانه در قدرت را به بهای افول در عرصه عمومی انتخاب کرده بود.