آرشیو پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶، شماره ۶۶۹۰
خوانندگان
۱۴
نامه مخاطب

با وجود گازرسانی به روستای ساسنگ شهرستان مینودشت، اهالی همچنان بی بهره اند

خانه ما سرد است اینجا زیر آفتاب کمی گرم می شویم

نام محفوظ - روستای ساسنگ شهرستان مینودشت: این روزها که هوا سرد شده و نه فقط از تهران بلکه حتی از تبریز و ارومیه خبر تعطیلی مدارس به خاطر شرایط اضطراری آلودگی هوا شنیده می شود ما در روستای ساسنگ شهرستان مینودشت هوای پاکیزه ای تنفس می کنیم و ریه هایمان از لطافت طبیعت پروخالی می شود اما این همه ماجرا نیست. در همین روستای ساسنگ که با فاصله اندکی از شهر واقع شده و ارتفاعش از سطح دریا آن قدری نیست که زمستان های پر از یخ و دشوار داشته باشد بتازگی و همین امسال پروژه گازرسانی به سرانجام رسیده است. افتتاح خط لوله گاز را در تابستان 96 با نصب کنتور گاز در مسجد روستا و انجام تشریفات اداری و حضور مسئولان جشن گرفتند اما نصب کنتور منازل روستا به زمانی نامعلوم موکول شد. با رسیدن پاییز و سرد شدن هوا اهالی برای نصب کنتور و استفاده از خط لوله به اداره گاز شهرستان مراجعه کردند و ماجرا از همین جا شروع شد.

اداره گاز نصب کنتور را منوط به تایید دهیاری و بنیاد مسکن کرده و از آنجا که اغلب خانه های روستا بدون رعایت ضوابط بنیاد مسکن در گذشته ساخته شده اند و طرح هادی روستا بتازگی به تصویب رسیده و مردم اطلاع درستی از ضوابط ساخت و ساز و شرایط مندرج در طرح نداشته و ندارند بسیاری از اهالی روستا هنوز موفق نشده اند از خط لوله گاز استفاده کنند. آنها هم که تمام مدارک و ضوابط مورد نظر دهیاری و بنیاد مسکن را تهیه کرده و پرونده شان تکمیل است باید در نوبت بمانند تا کارشناس اداره گاز برای بازدید از خانه هایشان و نصب کنتور به آنها سر بزند. کارشناس اداره گاز هم که دوری راه از مرکز استان و دلایلی غیرشفاف را بهانه کرده و هر زمان که خودش تشخیص بدهد برای بازدید از یکی دو خانه به روستا می آید مابقی را به بازدیدهای بعدی موکول می کند. از سوی دیگر تهیه نفت بسیار دشوار شده و همچنان راهی جز قطع سرشاخه های جنگل برای تهیه هیزم باقی نمانده است. دیروز صبح یکی از زنان روستا را در کوچه دیدم که همراه دختر کوچکش زیر آفتاب سرد زمستان ایستاده است. دخترک شال گردن و کلاه را دور خودش پیچیده و از سرما می لرزید. می پرسم چرا نرفتی مدرسه؟ مادرش می گوید سرما خورده است. می پرسم چرا در کوچه ایستاده اید؟ می گوید خانه ما سرد است. اینجا زیر آفتاب کمی گرم می شویم.

از خودم می پرسم براستی کدام زندگی بهتر است؟ در کلانشهرها باشی و دود و غبار و وارونگی هوا در زمستان سلامتی ات را تهدید کند یا در روستا باشی و از سرما و از فقدان امکانات از خانه ای که باید گرم باشد و نیست به آفتاب کوچه پناه بیاوری؟ از مسئولان درخواست پیگیری مشکلات اهالی روستا را دارم که با وجود گاز در روستا باید همچنان در سرما زندگی کنند.