آرشیو یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶، شماره ۵۰۱۹
صفحه آخر
۲۰
راپورت های میرزا ادریس

یک تیر با 2 نشان

الیوم در کاغذ اخبار خواندیم که دانشمندان هلندی تخم دو زرده گذاشته دستبندی اختراع فرموده اند که به دست می اندازی و در صورتی که شخصی در خیابان و کوی برزن قصد جسارت و مزاحمت داشت ماسماسکش را فشار داده این دستبند بوی مشمئزکننده ساطع کرده مزاحمین از سوژه گریزان می شوند. بعد یک سری رعیت بیکار 70 دلار پول بی زبان داده اند و از این دستبند ابتیاع کرده به دست انداخته اند به خیال این که مزاحمین را از خود برانند. از مطالعه این خبر فوق النهایه خنده فرمودیم و به چاره اندیشی های گاه گاه احمقانه این بشر دوپا ریسه رفتیم.

خشایار خنده همایونی ما شنیده اندرونی همایونی را دق الباب کرده علت را جویا شد. خبر را خواندیم برایش، بعد افزودیم: حال که این دستبند را اختراع کرده اند خود صاحب دستبند از این بوی بد چه باید بکند؟

خشایار عرض کرد: راست می گوییدها!

فرمودیم: به جای این کارها بروند یک راسو دست آموز کنند و یادش بدهند هرکس قصد مزاحمتی داشت از خود بو متصاعد کند که دشمن را از خود براند.

خشایار عرض کرد: این هم می شود البت راهکار دیگری هم هست!

فرمودیم چه؟ عرض کرد مثلا شما 70 دلار به من بدهید من بروم باقالی و تخم مرغ و نخود ابتیاع کرده میل کنم که دو فایده دارد اول این که یک شکم سیر غذا خورده ایم و دوم این که بعد ساعتی در امحا و احشای بنده گازهای گلخانه ای تولید شده به وقت حضور در بین رعیت بنده در معیت شما حضور یابم هر وقت کسی خواست مزاحمتی ایجاد کند بنده این گازهای گلخانه ای متصاعد کرده مزاحمان و متجاوزان به جان همایونی را از شما دور کنم. بسیار خنده فرمودیم. پدرسوخته بعضی راهکارهایش خوب به کار می آید و نمک دارد. بعد به این اندیشیدیم که این بشر دوپا از سر شکم سیری و ترس از عرض و مال و جان به چه چیزها که پناه نمی برد.