آرشیو شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۶، شماره ۴۰۰۶
صفحه آخر
۱۶
تلگرام چی

از ژول ورن تا کشتی پر از پول

مجتبی پورمحسن

«داستان های ژول ورنی»: این عبارتی است که علی ربیعی، وزیر کار هفته گذشته در نشست خبری برای گمانه زنی هایی به کار برد که در کانال های تلگرامی درباره حادثه دلخراش نفتکش سانچی استفاده شده. مراد آقای ربیعی از این عبارت، اشاره به تخیلی و عجیب و غریب بودن داستان هایی است که درباره حادثه سانچی سرهم شده و در تلگرام دست به دست می شود. اگرچه اکثریت قریب به اتفاق این داستان ها از حداقل منطق ممکن برای باورپذیری برخوردار نیستند، با این همه یک نکته باعث شد بعضی از کاربران تلگرام با وجود عدم وجود دلایل کافی، این قصه سرایی ها را به جای واقعیت باور کنند: خلا اطلاع رسانی تخصصی و عمومی درباره حادثه ای که برای نفتکش سانچی پیش آمد و جان 32 دریانورد را گرفت، سبب شد که بعضی ها به عمد یا غیرعمد از این خلاها استفاده کنند تا داستان های شان را پی بگیرند. با این حال در میان شایعات ریز و درشت تلگرامی سانچی، یکی شان بسیار خنده دار بود. و چیزی که عجیب به نظر می رسید این بود که چطور بعضی ها به راحتی داستانی را که حتی در فیلمی کمدی هم غیرقابل باور به نظر می رسد، باور کنند. واقعا کسانی که فکر می کنند چون کشتی سانچی با پرچم پاناما (که به بهشت فرار مالیاتی مشهور است) در حرکت بود، به جای حمل صد و پنجاه هزار تن میعانات گازی، اسکناس های عده ای از افراد ذی نفوذ را از مبدا پاناما به مقصد ناکجا حمل می کرد، چطور می پذیرند در آغاز سال هجدهم از هزاره سوم پولدارها پول شان را در قالب اسکناس آن هم با نفتکش جابه جا می کنند؟! اصلا چه کسی می تواند صد و پنجاه هزار تن اسکناس را بشمارد؟ یعنی در عصر حساب های الکترونیک و پول های دیجیتالی که مردم حتی در ایران هم با کارت اعتباری معامله می کنند، این افسانه خنده دار چطور ذهن عده ای را مشغول می کند؟ شاید هم ما و هم آقای ربیعی باید بپذیریم که تلگرام جزیره جداافتاده ای است که خیلی نباید با عقل و منطق درباره اش قضاوت کنیم، نه؟