آرشیو دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۴۰۲۵
صفحه آخر
۱۶
شهرنگار

اتوویزیون

محمد زینالی اناری

خیلی قدیم ها، مردم با شتر و اسب و الاغ مسیرهای طولانی را می پیمودند و در این میان، سفرهای پای پیاده عارفان و صالحان برای رسیدن به مرشد و مراد نیز خاطره ای بسیار شنیدنی بر دل صحراها می شد. اما این روزها، سفرها با خودروهای شخصی، اتوبوس های میان شهری و... انجام می شود.

اگر به خاطره سی، چهل سال پیش اتوبوس ها اشاره کرده و با امروز مرتبطش کنیم، یاد پیرمردهایی می افتیم که هنگام حرکت اتوبوس شروع به صلوات گفتن می کردند. از سلامتی راننده و مسافران شروع شده، بعد از صدقه سر دادن به چشم های نگران اقوام به ترتیب نوبت به افراد مهم تری چون رزمندگان و بزرگان می رسید: ابتکاری که امروز از صندلی پیرمردان داخل اتوبوس به مجریان اخبار تلویزیونی رسیده است. آنگاه به تدریج مسافران اتوبوس شروع به خوردن تخمه و نخود کشمش مشغول شده و در اغلب سفرها افراد کنار هم با هم به گفت وگو و طرح آشنایی می پرداختند.

اما بعد، در اتوبوس ها تلویزیونی هم نصب شد که بلافاصله پس از حرکت از ترمینال شروع به پخش چند تبلیغ خوردنی و لوازم آشپزخانه یا چای و شامپو می کند و اتوبوس ها دیگر آن گفت وگوهای ته اتوبوسی صمیمی میان مسافران غریب را شاهد نیست. حالا در سفرهای اتوبوسی آدم هایی تنها و گوشه گیر روی صندلی ها به تماشای فیلم های مختلف مشغول شده اند. مسافران به تدریج در میان صداهای اکشن و عاشقانه پخش شده از اتوبوس و همچنین در میان تابلوهای رنگارنگ حاشیه جاده که آنها هم با چند تبلیغ خوردنی و لوازم آشپزخانه یا چای و شامپوهای اشباع شده اند، به خواب می روند.

اگرچه امروز میزبان بسیاری از مردم که خودروی شخصی دارند نیست، اما آنان را چه باک، برای اغلب خودروهای شخصی نیز مونیتورهای کوچکی تعبیه شده و سرمایه داری تجاری بازار بازماندگان از اتوبوس و خودروی شخصی تلویزیون دار را هم از سوی تلویزیون های شهری بمباران می کند. «اتوویزیون»، نسل مرکب های گردش های امروزی در جامعه تلویزیونی شده است. مردم دیگر از تماشای بیابان و صحرا یا درختان جنگل درآمده و در بستر جاده های تلویزیونی شده به سفر کرده و کالاهای تلویزیونی را توزیع می کنند.