آرشیو چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۶۷۱۸
صفحه آخر
۲۴
پیشنهاد

نگاهی به داستان «من مقصر نیستم»

تلاقی شاعرانگی و روایت

سجاد بهارلو (منتقد)

اثر داستانی «من مقصر نیستم» نوشته مرجان مهدوی نشر آنیما، در محتوا از شاخصه های مکتب رمانتیسیسم پیروی می کند اما در فرم و نوع روایت خود از مولفه های رئالیسم روانشناسانه بهره می برد و سعی می کند در زیر پوست روایت نوعی مونولوگ را اجرا کند و تعارضات و آشفتگی های درونی کاراکتر اصلی را در قالب گفت وگوهای درونی به نمایش بگذارد. مهدوی خط زمانی را در این مورد شکسته است و با زمان غیر خطی حاکم بر روایت داستان، به طریقی حال و گذشته را در هم می آمیزد و دال و مدلول های ذهنی شخصیت اش را با این پرسش ها و تلفیق های زمانی در بستر روایت غیر خطی اش نشان می دهد.به گونه ای که به نظر می رسد روایت اصلی داستان به نوعی در حاشیه این مونولوگ های درونی قرار گرفته است و فقط برای پیشبرد طرح داستانی استفاده می شود.

نکته دیگری که در این رمان قابل توجه است، نگارش داستان است. نویسنده برای بهتر نمایان کردن سردرگمی و عدم موازنه عقل و احساس شخصیت اصلی، از فرم دایره سود برده و روایت های به ظاهر موازی نیمه نخست رمان را بر هم منطبق کرده است. طوری که شخصیت های فرعی نیمه ابتدایی رمان – که در کنش های شخصیت های اصلی قرار گرفته اند و به طریقی مخاطب را در موضع قضاوت میان خود قرار می دهند – در ادامه به یک شخصیت تبدیل می شوند و علاوه بر تعلیق، همان تردید و سردرگمی حاکم بر داستان را به خواننده نیز انتقال می دهند.

در حیطه نثر اثر نیز به ذکر چند نکته می توان اکتفا کرد که بارزترین آن انتخاب نثر محاوره به جای نثر معیار است که با توجه به فضای رمانتیک حاکم بر محتوا، تا حدودی قابل پذیرش است.

مرجان مهدوی پیش از این کتاب، مجموعه شعر «حوا سرد است» را منتشر کرده و به همین دلیل می توان زبان نیمه شاعرانه و عواطف و تصاویر مرتبط با شعر را در سطر های بسیاری از این کتاب یافت. به گونه ای که در بخش های بسیاری، مرز میان داستان، دلنوشته و حتی متن های شاعرانه ادبی از بین می رود و مخاطب را با ترکیبی از عینیت شاعرانه و روایت داستانی رو به رو می کند.