آرشیو چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۳۲
صفحه آخر
۱۶
فلسفه در خیابان

میل یا باور؟

محسن آزموده

درباره اینکه منشا گفتارها و کردارهای ما چیست و از کجا و چگونه ناشی می شوند، حرف و حدیث کم نیست. آیا این باورها و عقاید و دیدگاه های ما است که موجب می شود عملی از ما سر بزند یا سخنی را بر زبان برانیم یا امیال و خواست های ما علت و خاستگاه اعمال ما است؟ در یک کلام: منشا رفتار آدمی میل است یا باور؟ احتمالا اگر از فیلسوفان سنتی- در معنای عام آن- این سوال را بپرسیم، بگویند که این باورهای انسان ها هستند که نشان دهنده و بیان گر نحوه کنش آنها هستند. به همین خاطر است که معمولا تلاش فیلسوفان معطوف به آن است که نظام اندیشه ها و باورهای انسان ها را سروسامان دهند. یعنی اگر هم فیلسوفان به طور صریح پاسخ پرسش بالا را به آن شکل که گفتیم، ندهند، اما از وجهه نظر و همت شان چنین هویدا می شود که انگار تقدم را با باورهای آدمی می دانند. از سوی دیگر عارفان معتقدند که این امیال و خواست های انسان است که موجب می شود فردی به طور خاصی رفتار می کند و حرف هایی هم که این آدم بعد از ارتکاب عمل می زند را صرفا توجیهاتی برای پوشاندن آن منشا و علت می دانند. عوام هم به تجربه دریافته اند که چندان به حرف های قشنگی که فردی می زند نباید اعتنا کرد و به همین خاطر معمولا به جای درخواست دلیل و استدلال از کسی، به عملکرد او و نتایج آن می نگرند و مطابق آن دستورالعمل سعدی رفتار می کنند که: «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست».

اما با اندکی تامل می توان این مساله را مطرح کرد که: فرض کنیم درست است که خاستگاه رفتار ما امیال ما است، اما سوال اینجاست که خود این امیال از کجا ناشی می شوند؟ اینجاست که بار دیگر باورها به میان می آیند و اهمیت تربیت و پرورش آنها چنان که وجهه نظر بسیاری از نظام های تربیتی است، برجسته می شود.