آرشیو یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۴۱
صفحه اول
۱
سرمقاله

کنشگران عصرانی

دکتر عبدالله ناصری

قریب به یک دهه است که نوع رفتار سیاسی اصلاح طلبان تبدیل به یک نقطه عطفی در تاریخ کنشگری...

سیاسی جمهوری اسلامی ایران شده است و از سوی دیگر برای برخی از سطحی اندیشان عرصه سیاست این تلقی به وجود آمده است که اصلاح طلبان فقط به عرصه قدرت می اندیشند. اگر کمی به عقب بازگردیم و به عنوان مثال نقطه عطف 88 را مد نظر قرار دهیم که امروز بیش از 8 سال از آن واقعه می گذرد، بر همگان روشن شده است آنچه را که اصلاح طلبان بعد از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد فریاد می زدند و برای آن هزینه های بسیار سنگینی از حبس، حذف و حصر پرداخت کردند موضوع درستی بوده است به حدی که امروز طرفداران و هواداران دیروز احمدی نژاد معتقد به رخدادهای پشت صحنه سیاست شده اند و رسما آن را اعلام می کنند.

یعنی همان موضوعی که اصلاح طلبان بابت اعلام آن هزینه های سنگینی برای آن پرداخت کرده اند. اما از سوی دیگر اصلاح طلبان در باور به این موضوعی که به آن اشاره شد یعنی بیراهه رفتن بخش های جدی از حاکمیت، در سال 92 به اجبار با حداقل امکانات، باید بازی سیاسی خود را مطابق بر واقعیت زمانه پیش ببرند.

در انتخابات 92 اصلاح طلبان با اتخاذ یک رویکرد عصری و زمانبندی ماهرانه تاکتیکی را در پیش گرفتند که سبب شد تا راه تنفسی این جریان بیش از پیش باز شود: یعنی حمایت از نامزدی که مانع تداوم خط پیشین اجرایی در نظام سیاسی کشور باشد.

فلسفه همراهی اصلاح طلبان با روحانی به عنوان یک شخصیت تاریخی اصولگرا فقط همین بود و بس: این رویکرد در انتخابات سال 94 مجلس نیز اتخاذ شد با این هدف که نظام قانون گذاری پیشین که سه مجلس هفتم تا نهم را تجربه کرده بود تغییر مسیر داده و یک مجلس متفاوت پدید آید.

به عبارت دیگر اتخاذ سیاست و تاکتیک های حداقلی برای پیشبرد اهداف بخشی از جامعه مدنی یا به عبارتی نجات ملی کشور همه فلسفه همکاری اصلاح طلبان با نیروهای موسوم به اعتدال و حتی اصولگرایان معتدل معطوف به این جمع بندی بود.

اگرچه امروز برخی بر این باورند که اصلاح طلبان همه داشته خود را در این راه هزینه کرده اند اما باید توجه داشت که اصلاح طلبان آنچه را که کامل هزینه کرده اند، هزینه برای نه به پیشا 92 بود و در مجلس نیز هزینه نه به پیشا 94بود و لا غیر.

اگرچه از نظر اصلاح طلبان آقای روحانی که کماکان مورد تایید اصلاح طلبان است بسیاری از خواسته های مدنی اصلاح طلبانه مردم را نتوانسته برآورده کند «با علم به محدودیت هایی که دارد اما در عین حال در حیطه قدرت قانونی خود» اما با درایت و تدبیر نسبی که در دولت و مجلس جدید پیش آمد به نظر می رسد جامعه اطمینان پیدا کرد که نه در حوزه قانونگذاری و نه در حوزه اجرایی کشور، رویه گذشته دیگر تکرار نخواهد شد.

هرچند با ورود نسل جدید به مطالبه گری اجتماعی مطالبات افزون تر شده است و اصلاح طلبان نیز بر این باورند که اگر رخدادهای بزرگی یا به عبارتی دیگر رخدادهای نسبی که رضایت بخش جامعه مدنی باشد و در آینده نزدیک صورت نگیرد احتمال کنشگری اجتماعی به مراتب در مقیاس بزرگ تر از کنشگری دی ماه 96 احتمال دارد اما بدون شک اصلاح طلبان با این واقعیت که این مطالبه گری حقیقت اجتماعی داشته و باید مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر خواهان به هم ریختگی ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نیستند، اقتضای حال جامعه و روابط ملی و بین المللی در انتخابات پیش رو نیز تصمیم عصری خواهد گرفت.

اصلاح طلبان هر کار و هر تصمیمی که شرایط زیست اجتماعی برای انسان ایرانی را راحت تر کند در آن دخالت و حرکت سیاسی خود را بر اساس آن تنظیم خواهند کرد.

اما اصلاح طلبان، اصولگرایان و جریانات خاص و ویژه ای در عرصه حاکمیت که روزگاری این واقعیت هارا باور داشتند تغییراتی که در لایه های اجتماعی رخ داده را نمی توانند باور کنند. اصلاح طلبان بر این باور هستند که روند تصمیم گیری کنشگران سیاسی باید به گونه ای باشد که نه تنها از تحریک اجتماعی جامعه خودداری کنند بلکه فضای بازتر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در عین توجه به مسائل معیشتی مردم فراهم کنند در غیر این صورت، این احتمال می رود که در آینده نه چندان دور نه تنها دو جریان سیاسی کشور بلکه جریان سوم حاکمیت نیز در کلیت خود مخاطب اجتماعی نداشته باشد.

بدون تردید اصلاح طلبان با نگاه به حداقل هزینه پردازی اجتماعی برای مردم وارد کارزار های انتخاباتی به نفع مردم خواهند شد و تصمیمی مناسب با شرایط عصری خواهند گرفت.