آرشیو دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۶۷۳۳
صفحه آخر
۲۴
یه چیز تو همین مایه ها

مدیریت آپاندیسی

فریور خراباتی

آپاندیس یک چیز شیلنگ مانند چند سانتی متری است که در بدن انسان یک جایی را اشغال می کند و از امکانات بهره می برد اما هیچ کار خاصی هم انجام نمی دهد و بود و نبودش هم توفیری ندارد.اما آپاندیس الگوی بسیاری از مدیران در سراسر جهان است و عملکرد بسیاری از مدیران تفاوت خاصی با عملکرد آپاندیس در بدن ندارد. در واقع شما اگر از یک مدیر سوال کنید که پس از چند سال مدیریت چه دستاوردی در حوزه کاری خود داشته است، پاسخ می دهد: «به نام خدا، بنده هم گلدونا رو آب دادم، هم سلام همسایه رو جواب دادم. اون گلدون اطلسی ر نگاه کن، من مدیر این سازمان عریض و طویل شدم آنقدر سر حال بود؟! خیر! چون من مراقب گلدون اطلسی بودم!» البته ایشان شکسته نفسی می فرمایند اگر نه عملکردشان خیلی هم بد نبوده و اگر سازمان مورد نظر پس از رفتن آنها رسما با خاک یکسان نشده یا به دسته دوم سقوط نکرده است، جای شکرش باقیست. خوشبختانه این مدیران عزیز و تو دل برو، بدون رعایت حق مالکیت معنوی تکثیر هم شده اند و در هر اداره و سازمان دست مان باز است و می توانیم یک ترکیب چهار چهار دو از مدیران آپاندیسی داشته باشیم. مثلا یک مدیر اقتصادی پس از ماه ها جلسه و جابه جا کردن رکورد پوست کندن، از وسط نصف کردن و نمک پاشیدن خیار، راهکار بسیار مفیدی برای حل مشکل نوسانات بازار ارز می اندیشد (یا می اندیشد در ارز!) و با روش «اینجا بخر، اونجا بفروش!» مشکل ارز را یک بار برای همیشه حل کرده و دست پر به خانه بخت می فرستد. بدین صورت که مردم جلوی صرافی ها صف می کشند، دلار و یورو می خرند و پس از خرید، به آن طرف خیابان رفته و دلارهای شان را به هر قیمتی که عشق شان بکشد می فروشند. در نهایت هم جناب مدیر در نامه ای از خود تشکر کرده و به خودش جایزه می دهد و از مردم درخواست می کند که خاک کتش را نتکانند چون او راضی به زحمت مردم نیست و اصلا کاری انجام نداده و قابل مردم را ندارد.در نهایت هم ایشان در اوج از مدیریت خود کنار رفته و به جای اینکه برای بازنشستگی به خانه برود، مدیر یک سازمان دیگر می شود.