آرشیو سه‌شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۹۱۷۷
صفحه آخر
۱۲
نمایه

گاهی گداخته گاهی سرد

فائزه سلیمی
منبع: مهر

آفتاب که می زد بازار پر بود از نوای طنین انداز چکش و آهن. موسیقی ناب جوشش بازار با دستان پرقدرت آهنگر نواخته می شد و بازاریان برای کسب روزی حلال به تکاپو می افتادند. سراغ راسته آهنگران را که می گرفتی، همه اشاره می کردند که راست گوش خود را بگیر و دنبال صدا برو. زمستان های سرد و کوره های پرحرارت پارادوکس بازار بود زیراکه همه می دانستند در راسته آهنگران خبری از سرمای زمستان نیست. همزمان با طلوع، کوره آهنگری روشن می شد و حرارتش بازار را گرم می کرد و دل آهنگر به این گرما خوش بود.

سالهای سال این دلخوشی ها ادامه داشت. گرمای کوره، صدای چکش و آهن گداخته عادت بازار بود. هیچ کس به خوابش هم نمی دید که روزی پای در بازار بگذارد و خبری از این دلخوشی ها نباشد. آدرس راسته آهنگران را می بایست از کشاورزان، کارگران، باغداران و کسانی می گرفتی که مشتری دائم آهنگری بودند. از بیل، کلنگ، تبر، داس و چاقو گرفته تا کوچکترین ابزار آهنی با دستان قدرتمند آهنگر ساخته می شد و هیچ خریداری ناامید از آهنگری خارج نمی شد.