آرشیو چهار‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۶۷۴۷
صفحه آخر
۲۴
عکس نوشت

هفتاد و هفت سال از مرگ پروین اعتصامی گذشت

تنهایی با شکوه یک زن

حسن همایون

«این که خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است»

جوانمرگ شد، در سی و چهارسالگی. روز پانزدهم، یا به روایتی دیگر از شامگاه شانزدهم فروردین ماه 1320 چشم بر هم گذاشت و بهاری دیگر از سال های جوانی را ندید. بماند که از بهار های رفته هم حظی نبرده بود. چند ماهی بعد از امضای فرمان مشروطیت در زمستان 1285 به دنیا آمد. ته تغاری خانواده بود و یکی دختر دردانه پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی. پدری ادیب و رجل سیاسی که واسطه آشنایی دخترش با چهره های مهم فرهنگ و سیاست عهد مشروطه بود. ذوق شعر را از پدر و مادر به ارث برد، اما جسارت را فضا و زمانه انقلاب مشروطیت در او رشد داد. ادبیات را از بزرگان ادب ایران معاصر علامه علی اکبر دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در جهان مردانه آن روزگار فرهنگ و سیاست ایران، او طنینی دیگر بود هرچند باید چند دهه بگذرد و فروغ فرخزاد بیاید تا زن در سنت مردانه ادبیات فارسی، صاحب صدا شود. از کودکی شاعری کرد، سال های نوجوانی در سرایش شعر رشد کرد و سال های جوانی همصدا با مطالبات عمومی عهد مشروطه و پس از آن از مردم نوشت و تا جایی که توانست بر سنت های دست و پا گیر علیه زن ها شورید، اما به زبان و بیانی که برآمده از سنت ادب مردانه بود. بیست و هشت سالگی به خانه شوهر رفت، چندی نگذاشت از زندگی مشترک دست شست. سال های زندگی آنچنان که باید قدر ندید و آنجا هم دستگاه حکومت پهلوی پی تجلیل از او برآمد اما پروین دست رد بر سینه شاه زد و از حضور در دربار و پذیرفتن نشان لیاقت پرهیز کرد و طرفش معلوم بود، او طرف مردم و آزادی و تحقق عدالت بود. جوانمرگ شد، در سی و چهارسالگی. اما مرگ پایان کار او نبود. بانوی شعر فارسی همچنان صدایش در فضای ادبیات ایران طنین انداز است، به درستی در تبیین زندگی و شعرش گفت: «گر چه جز تلخی از ایام ندید/ هر چه خواهی سخنش شیرین است»

*روزنامه نگار