آرشیو شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۰۶۹
جلد دوم
۷
یادداشت -2

دولت آبادی، فراسوی حد و مرزها

فرهاد فخرالدینی

در سال های آغازین انقلاب که هم از ارکستر رادیو، تلویزیون ملی ایران کناره گرفته بودم و هم دیگر دانشگاهی در کار نبود که تدریسی داشته باشم، مونس من کتاب «کلیدر» محمود دولت آبادی بود.

همین کتاب بود که در آن سال ها، تلخی روزهای کم کاری را اندکی شیرین می کرد. سرگرم بودم به خواندن داستان گل محمد که تازه از خدمت سربازی برگشته بود. امروز از شنیدن این خبر که کتاب تازه دولت آبادی پس از ده سال اجازه انتشار گرفته هم خوشحال شدم و هم ناراحت: خوشحالم از اینکه داستانی تازه از این بزرگمرد ادبیات ایران بالاخره در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت و ناراحت از آن رو که در دنیای امروز ما هنوز هم مساله مجوز پیش پای هنر شخصیت ادبی و فرهنگی ای مثل دولت آبادی قرار دارد. پرسش من اینجاست که مگر در جوامع پیشرفته دنیا تا این حد قید و بند برای هنرمندان وجود دارد؟ نباید فراموش کنیم که این حد و مرزها در قالب مجوز باعث می شود که هنرمندان ناخودآگاه از احساسات صادقانه و باطنی شان فاصله بگیرند. همین فاصله ممکن است از جذابیت و گیرایی اثر آنها کم کند که به عقیده من امری مذموم است. یک جامعه سالم باید به فعالیت بزرگانی مثل دولت آبادی افتخار کند و برای اصلاح امور خود از آثار او وام بگیرد. به هر روی خوشحالم از اینکه کتاب «طریق بسمل شدن» از این نویسنده صاحب نام کشورمان منتشر می شود و امیدوارم به زودی دیگر آثار ایشان نیز منتشر شوند.