آرشیو شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۳۱۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰
واکاوی

سقوط صفویه به روایت کروسینسکی

منبع: میراث مکتوب

سقوط صفویه یکی از وقایع مهم تاریخ ایران عصر جدید است و مسیر تاریخ ایران را تغییر داد، در نتیجه مورخان و پژوهشگران متعددی به این واقعه مهم توجه کرده اند. یکی از این منابع که شهرت زیادی در سراسر جهان کسب کرده است، سفرنامه کروسینسکی است.

تادوز یودا کروسینسکی در 15 مه 1675 در منطقه کوجاواخ لهستان در یک خانواده نجیب زاده متولد شد. وی در سنین جوانی به عنوان مبلغ فرقه ژزوئیت (یسوعی) به ایران آمد و هجده سال در اصفهان زندگی کرد. این اقامت طولانی فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با جامعه ایران و اوضاع سیاسی آن در اختیار وی قرار داد. آن کشیش تیزبین از این موقعیت به خوبی استفاده کرد و با تسلط بر زبان فارسی، اطلاعات گسترده ای در مورد اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در سال های واپسین حکومت صفویه به دست آورد، بنابراین نوشته های او را می توان یکی از کامل ترین و دقیق ترین گزارش هایی دانست که ناظران اروپایی در مورد ایران عصر صفوی ارائه داده اند.

کروسینسکی فقط مبلغ مذهبی نبود، بلکه مدتی نیز در مقام یکی از اعضای هیات سیاسی کشور فرانسه با دولت ایران وارد مذاکره شد. این مذاکرات راه او را به دربار ایران باز کرد و باعث شد که از وقایع دربار و مسائل پشت پرده سیاست در ایران نیز اطلاع پیدا کند. چنین امتیازی برای سایر سیاحان اروپایی به ندرت فراهم می شد. وی در همین ایام شاهد شورش افغان ها و محاصره اصفهان بود و این وقایع را با علاقه زیاد پیگیری کرد، بنابراین گزارش های وی یکی از دقیق ترین گزارش ها در مورد این رویداد است. او نه تنها شاهد وقایع اصفهان در دوران محاصره بود، بلکه در ماه های پایانی محاصره به اردوگاه افغان ها رفت و از نزدیک وقایع آنجا را نیز ثبت کرد.

کروسینسکی پس از سقوط اصفهان با افغان ها وارد شهر شد و تا دومین سال حکومت اشرف در آنجا بود تا اینکه اشرف در اواخر سال 1725 م سفیری به نام عبدالعزیز به دربار عثمانی اعزام کرد. کروسینسکی با این سفیر از ایران خارج شد و در ژانویه 1726 م به قسطنطنیه رسید. از آنجا عازم لهستان شد و پس از یک زندگی طولانی و پرماجرا در 22 اوت 1751 در لهستان درگذشت. کروسینسکی خاطرات خود را برای چاپ به کشیش فلوریو، متصدی امور فرقه ژزوئیت در شرق مدیترانه واگذار کرد. یکی دیگر از هم کیشانش به نام کشیش دوسرسو که شخص فاضلی بود، این خاطرات را به دست آورد و با مقداری دخل و تصرف در سال 1728 در پاریس به زبان فرانسوی منتشر کرد.

کروسینسکی به ایران و مردم ایران علاقه داشت و بر سرنوشت ناگوار ایران تاسف می خورد. همه جا محمود و اشرف افغان را غاصب و بربر و افغان ها را بربر و حریص می داند و از کسانی که برای دفاع از ایران تلاش کردند، مانند لطفعلی خان داغستانی، علی مردان خان فیلی و احمدآقا تجلیل می کند. نوشته های کروسینسکی به میزان زیادی رنگ مذهبی دارند. او در مقام یک روحانی مسیحی باید از ارمنی ها و گرجی های مسیحی که در جریان سقوط صفوی و وقایع پس از آن نقش زیادی داشتند، دفاع کند، بنابراین سعی می کند همکاری ارمنی ها با افغانی ها را توجیه و آن را نتیجه سوء سیاست دربار و اعمال فشار بر ارامنه بداند؛ اما در مواقعی نیز لب به انتقاد می گشاید و ارمنی ها را به دلیل عدم تلاش برای ایجاد مصالحه بین دربار ایران و محمود شایسته سرزنش می داند. این نگرش در مورد گرجی ها نیز دیده می شود و هرچند وی همیشه از گرجی ها تمجید می کند، از اینکه واختانگ حاضر نشد به شاه سلطان حسین کمک کند، آزرده خاطر می شود و سرنوشت بد واختانگ را نتیجه رفتار بی رحمانه او با شاه می داند. یکی دیگر از ویژگی های نوشته های کروسینسکی رویکرد تقدیرگرایی این کشیش است که به شکل برجسته ای در نوشته هایش دیده می شود. او مشیت الهی و بخت و اقبال را عامل تعیین کننده نهایی تمام وقایع می داند.

پانویس:

تادوز یودا کروسینسکی، سفرنامه کروسینسکی (از شاه سلطان حسین تا نادرشاه)، به کوشش: ژان آنتوان دوسرسو، مترجم: ساسان طهماسبی، قم: مجمع ذخائر اسلامی، 356 صفحه، 1396.