آرشیو چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۳۱۴۹
ادبیات
۹

دو مجموعه شعر جهان در نشر چشمه

از غم غربت تا نوبه خوابی

سال 1928 در سفری که امیلیو گارسیا گومز، شاعر و زبان شناس اسپانیایی به قاهره داشت یکی از نسخه های دست نویس کتابی نظرش را جلب می کند که شامل نمونه های درخشانی از شعر اعراب اندلس از قرن دهم تا سیزدهم میلادی بوده است. گومز خرسند از کشف خود بلافاصله دست به ترجمه می زند و آن را در سال 1930 در مادرید به چاپ می سپارد بی خبر از آن که این مجموعه کوچک قرار است تاثیر عمیق و دنباله داری بر شعر اسپانیا بگذارد. این کتاب کوچک اما موثر اینک به زبان فارسی نیز درآمده است. عباس صفاری، شاعر معاصر ترجمه ای از این کتاب به دست داده است با عنوان «خون انار» که دربردارنده شعر اعراب اندلس است و معرفی ابن حمدیس، شاعر کلاسیک جزیره سیسیل. چنان که در مقدمه کتاب نیز آمده است امیلیو گارسیا گومز که موجبات شهرت این کتاب و به تعبیری شاعران عرب آندلس را در دوران معاصر فراهم کرد، متعلق به گروهی از شعر و هنرمندان اسپانیایی بوده است که «نسل 27» خوانده می شدند و ازجمله آنان چهره هایی چون گابریل گارسیا لورکا، سالوادور دالی، رافائل آلبرتی و لوئی بونوئل که ازقضا معروف ترین آنها از همشهریان گومز بودند که تازه از آندلس به مادرید آمده بودند و «آندلس و گذشته پرشکوه آن بیش از آن که مایه مباهات آنها باشد سرچشمه نیرومندی بود که ذهن خلاق آنها را با الهامات عاطفی و آرکائیکش به سمت وسویی می برد که لاجرم آنها را از دیگر هنرمندان شمال اسپانیا و اروپا متمایز می کرد.» پس به نظر صفاری چندان راه دوری نرفته ایم اگر تصور کنیم که آنها با دیدن چهره های اجدادشان در اوراق این کتاب آن چنان به وجد آمده اند که بعید نیست آن را بلعیده باشند.

چاپ این کتاب کمابیش مصادف با دوره ای از زندگی این هنرمندان بوده که تازه با آخرین دستاوردهای هنری و ادبی غرب آشنا شده بودند. رافائل آلبرتی یکی از این شاعران است که ترجمه این کتاب را بسیار تاثیرگذار می خواند و در مصاحبه ای چنین می گوید: «این مجموعه که به ترجمه گومز در سال های 27 و 28 به دست ما رسید تاثیر سرنوشت سازی بر شعر من گذاشت. اما به گمانم کسی که بیش از من از آن سود برده است فدریکو گارسیا لورکاست.» این کتاب چنان که شاعران گروه 27 نیز معترف اند چشم آنان را باز کرد تا درک بهتری از گذشته اندلس پیدا کنند. شعرها، پس از مقدمه مترجم، متنی در احوال ابن سعید، فهرست از اسامی و تاریخ جلوس خلفای اموی در آندلس که به فهم شعرهای کتاب کمک بسزایی می کند، پیشگفتاری با عنوان «از غم غربت تا نوبه خوابی»، آغاز می شود، با شعری از ابن عمار: «چشمانم را آزاد کنید/ آن چه را اوراق کاغذین زندانی کرده است/ سفیدی سفیدی را/ سیاهی سیاهی را». کتاب شصت وچند قطعه شعر دارد و آخرین شعر این مجموعه با عنوان «هجرانی های ابن حمدیس برای سیسیل» از آن ابن حمدیس است که در شمار بزرگ ترین شاعران کلاسیک جزیره سیسیل ایتالیا محسوب می شود.

خون انار/ شعر اعراب اندلس و معرفی ابن حمدیس، شاعر کلاسیک جزیره سیسیل / تدوین ابن سعید/ ترجمه عباس صفاری/ همراه با شانزده طرح چوب نگاره از مترجم

چهره های زخمی تاریخ

سرگون بولص، شاعر عرب، هم نقاش بود و هم داستان کوتاه هم می نوشت. علاوه براین او شعرهایی از تد هیوز و آلن گینزبرگ نیز ترجمه کرد. اخیرا مجموعه شعری از این شاعر در نشر چشمه درآمده است با عنوان «کرم زنده در سیب جهان»، که گزیده ای از شعرهای بولص است منتخب از چهار مجموعه شعر او: زندگی در نزدیکی آکروپولیس، اول و دوم، فانوس به دست در شب گرگان، و استخوانی دیگر برای سگ قبیله. مریم حیدری، مترجم کتاب در مقدمه کوتاه خود بیوگرافی دقیقی از این شاعر عرب ارائه می دهد که به کار درک درست تر شعرهای او می آید. اینکه بولص در شهر حبانیه، در شصت کیلومتری بغداد به دنیا آمد و در سیزده سالگی به کرکوک رفت و از همان جا سرودن آغاز کرد و بعد به آمریکا و دیگر شهرهای جهان رفت، اما تا دم آخر تپه ها و خیابان ها و فضای شهر زادگاهش در او و شعرهایش ماند. «زندگی و شخصیت سرگون بولص سراسر شگفتی و شاعرانگی است. در 1966، پیاده از راه صحرا به بیروت رفت و آن جا کار ترجمه را آغاز کرد.»

شخصیت و خصایل عجیب بولص نیز از شاخصه هایی بود که مترجم را به انتخاب و ترجمه شعرهایی از او ترغیب می کند. «آرامش همیشگی، شیدایی، غرق بودنش در عالم خود و در جهان شعر نشان می دهد که چه قدر زندگی او شعر بوده و شعر، زندگی اش.» همین شوریدگی و انزوا و مغایرت با شعر و ادبیات متداول باعث شد در 1964 همراه چندتن از شاعران و نویسندگان نوجو عراقی گروه ادبی تاسیس کنند با نام «جماعت کرکوک» که «نام شان برای همیشه در تاریخ ادبی و هنری عراق و عرب به عنوان نویسندگان آوانگارد و تاثیرگذار باقی بماند.» آنچه جماعت کرکوک را شکل داد و شاعران و نویسندگانی را کنار هم نشاند، نارضایتی از اوضاع موجود و عصیان و سرکشی در برابر سیستم حاکم بود. در زمینه هنر نیز آنان می خواستند از چارچوب قواعد دست وپاگیر بومی فراتر بروند و در آفاق جهان سیر کنند. شعرهای مجموعه اغلب کوتاه اند و از یکی دو صفحه بیشتر نیستند اما در زبان و فضا تنوعی غریب دارند. چند شعر منظومه وار هم هست که با نام «تمهید»، «پندی از دیروز»، «شب عروسی در تپه کرکوک» و «زندگی عبدالهادی مکانیک از باب الشیخ» که در میانه شعر و نثر در آمدوشد است و به نثر داستانی تنه می زند. در تکه ای از «شب عروسی در تپه کرکوک» آمده است: «بازگشته از زندان یا از سفری دراز، پس از غرق شدنی طولانی در کتابخانه ی عمومی، گردش... بر درازای راه آهن، از دل هر شهر تا حومه های شمالی اش، در راه خانه، بهشت پرهیاهوی مفلسان، ناگهان، در بلندی های تپه: ماه است آیا آن جا؟ و ستارگانی درشت که می تپند چون مژگان تندیس هایی برفی که از زیرشان، زنگ به هم خوردن قاشق ها و بشقاب ها به گوش می رسد...» و البته بولص شعرهای کوتاه و بسیار کوتاهی تنها در چند سطر هم دارد از این سنخ که یکی شان «آه، ای چهره های زخمی تاریخ!» نام دارد: «این منم: صدای زنگ های پنهانی که دارم در گوشت/ بلندتر است از هر توفان نزدیک.»

کرم زنده در سیب جهان / سرگون بولص / ترجمه مریم حیدری