آرشیو یکشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۳۳۸
باشگاه اقتصاددانان
۲۹

پدآگاهی

شهاب الدین رحیمی

تولید سیستماتیک اطلاعات گمراه کننده توسط فرد یا گروهی، برای نیل به اهداف معینی طی سال های اخیر تاثیرات شگرفی بر جوامع داشته است. پیشرفت تکنیک ها و ساختارهای تبلیغاتی دست بسیاری از گروه ها را باز گذاشته تا به وسیله میانبر هایی کم هزینه به مقاصد خود دست یابند. در ابتدا تولید چنین اطلاعاتی عموما با مقاصد مالی طراحی می شدند، اما اتفاقات اخیر در صحنه سیاسی و اجتماعی کشورها نشان می دهد که با گسترش دامنه کاربرد و قدرت نفوذ این روش، سیاستمداران نیز مشتری بهره برداری از چنین روشی هستند، تا آنجا که به عقیده برخی از کارشناسان، دونالد ترامپ برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا از این روش بهره فراوان برده است و همچنان دخالت روسیه در شکل دهی شهروندان آمریکایی برای پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا در پرده ای از ابهام به سر می برد.

در کشور خودمان نیز در دهه های گذشته و با ورود ابزارهای مدرن، اطلاع رسانی به گونه ای متفاوت وجود داشته است. داستان سرایی از پدیده های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای چهره ها و موضوعات مختلف همواره اطلاعات غلطی را به عنوان یک حقیقت آشکار در ذهن مردم و افکار عمومی، حتی فرهیختگان جامعه جای داده است. اینکه بر سر در سازمان ملل شعری از سعدی نقش بسته است یا مصدق در دادگاه لاهه بر صندلی نماینده انگلستان نشست و مثال هایی از این دست نیز نوعی دیگر از اطلاعات غلطی است که بسیاری از ایرانیان آن را حقیقت محض و باعث افتخار می دانند تا جایی که رد چنین ادعاهایی برای بسیاری شهروندان ایرانی شوکه کننده است! برخی روزنامه نگاران نیز از طریق رسانه های دیداری و نوشتاری شخصی طی سال های اخیر در فضای مجازی به این پدیده دامن زده اند. شاید بسیاری از این اطلاعات سیستماتیک تولید نشده باشند، اما تعداد پرشمار این نوع اطلاعات در کشورمان کافیست تا به بررسی صحت وجود چنین پدیده ای بپردازیم. کارشناسان در این پرونده باشگاه اقتصاددانان به بررسی صحت وجود پدیده تولید سیستماتیک اطلاعات گمراه کننده در ایران و آثار آن پرداخته و نقش آن را در مناسبات اجتماعی و اقتصادی کشور بررسی کرده اند.