آرشیو سه‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۳۴۸
تاریخ و اقتصاد
۳۰
نمایه

وضعیت تجارت در آستانه مشروطه

تجارت خارجی در ایران عهد ناصری در اختیار بازرگانان همسایه بود و حجم آن طی یک سده به هشت برابر افزایش یافته بود. واردات عمدتا شامل تفنگ، ابزارآلات و محصولات نساجی از اروپای غربی؛ قند و شکر و نفت سفید از روسیه و ادویه، چای و قهوه از آسیا بود. فرش، پنبه خام، ابریشم، تنباکو، پوست، برنج، میوه های خشک شده و تریاک نیز مهم ترین اقلام صادراتی ایران بودند. قلم آخر را تجار انگلیسی به بازار پرسود چین می فرستادند. ظل السلطان حاکم اصفهان براثر نگرانی از تاثیر رشد تولید تریاک بر تولید مواد خوراکی در سال 1890م/ 1269ش فرمانی صادر کرد که براساس آن در ازای هر چهار مزرعه کشت خشخاش، یک مزرعه باید به کشت غلات تخصیص می یافت.

در سال 1800م/ 1180ش ایران از اقتصاد جهانی تقریبا بیرون بود اما صد سال بعد یعنی در سال 1900م/ 1280ش ایران کاملا در مسیر ادغام در اقتصاد جهانی قرار گرفته بود. این امر به ویژه برای مناطق شمالی که تامین کالاهای کشاورزی و همچنین نیروی کار غیر ماهر به بازار روسیه را انجام می داد و برای نواحی جنوب، به ویژه اصفهان، فارس و کرمان که کالاهایی نظیر فرش، انواع شال و تریاک برای امپراتوری بریتانیا عرضه می کردند، مصداق داشت. بنابراین، علاقه فراوان دولت روسیه به بندر انزلی و مسیر آن به تهران و همچنین توجه ویژه دولت بریتانیا به جاده های ارتباطی خلیج فارس به اصفهان، شیراز، یزد و کرمان چندان تعجب برانگیز نبود. برادران لینچ، شرکتی فعال در لندن که چندی پیش در رودخانه دجله-فرات فعال بود، در سال 1888م/ 1267ش استفاده از کشتی بخار در مسیر محمره (خرمشهر) به اهواز را از طریق رودخانه کارون (تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران)آغاز کرد.

بریتانیا در سال 1889م/ 1268ش برای کمک به تجار و بازرگانان انگلیسی بانک شاهی را تاسیس کرد. روسیه نیز با پیروی از این اقدام بانک موردنظر خود را تاسیس کرد. لرد کرزن کتابش «ایران و قضیه ایران» را با این ادعا آغاز کرد که ایران نه تنها به دلیل «بازی بزرگ» بلکه از بابت چشم اندازهای تجاری اش برای انگلستان اهمیتی حیاتی داشت. او هر «خائنی» را که بخواهد جای پایی برای روس ها در خلیج فارس باز کند، تهدید به «محاکمه» می کند: «بریتانیای کبیر در ازای هر دعوی روس ها در مورد تسلط انحصاری بر دریای خزر می تواند ادعایی 10 برابر مستحکم تر درمورد انحصار مشابه در خلیج فارس مطرح کند. زندگی صدها انگلیسی و همچنین میلیون ها پول انگلیسی برای ایجاد صلح و آرامش در این آب های ناآرام فدا شده است.» سپس در انتهای این شاهکارش، چنین داد سخن می دهد که:

«براساس اطلاعات و استدلال هایی که در این دو مجلد آمده، شک ندارم که اهمیت ایران برای انگلستان کاملا آشکار شده است. ارقام و محاسباتی که در مورد تجارت، به ویژه تجارت میان ایران و انگلیس ارائه کرده ام، بررسی منابع دست نخورده موجود در ایران، ویژگی و امکانات طرح های بکر برای توسعه داخلی، بنابراین زمینه ای که برای به کارگیری حساب شده سرمایه گشوده شده است، همگی برای استعدادهای کاری و علمی انگلیسی ها جذابند. در فضای سخت و بی امان رقابتی که هم اکنون به مانند توفانی در سراسر جهان آغاز شده، از دست دادن هر بازار گامی رو به عقب و جبران ناپذیر و به دست آوردن آن گامی مثبت است که به توان ملی اضافه می شود. بی تفاوتی نسبت به ایران به معنای فدا کردن تجارتی است که پیش از این صدها هزار نفر از شهروندانمان در این کشور و هندوستان از آن منتفع می شدند. توجه دوستانه به ایران به معنای اشتغال بسیار بیشتر برای کشتی های انگلیسی، برای نیروی کار انگلیسی و برای دوک های (صنعت نساجی) انگلیسی است.

منبع: یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، 1389.