آرشیو شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۳۶۸
تاریخ و اقتصاد
۳۰
واکاوی

شاه در مواجهه با غرب

سمیرا دردشتی

دنیای اقتصاد: ناصرالدین شاه را «شهریار جاده ها» لقب داده اند؛ چراکه هم در داخل ایران بسیار سفر کرد و هم نخستین شاهی بود که پای به سرزمین های دور دست گذاشت. سه بار از فرنگستان دیدن کرد؛ اما نکته قابل توجه آن است که او تنها در هیات یک بازدیدکننده منفعل به سفر نمی رفت و علاقه ای شگفت به ثبت آنچه تماشا می کرد داشت. البته کار نوشتن مخصوص سفر نبود، بلکه یکی از علایق ویژه او بود که تقریبا به صورت روزانه به آن می پرداخت. بنابراین یادداشت های بی شمار به صورت روزنامه خاطرات با ادبیات ملوکانه از وی برجای مانده است.

به نظر می رسد او نیز مانند بسیاری دیگر از سیاحان ایرانی با کمال حیرت در غرب نظر می کند و در توصیفات خود بارها طبیعت آن سرزمین ها را به بهشت تشبیه کرده و آنجا را سرزمین پریان لقب می دهد و در قیاس به دیده تحقیر در داشته های ایران نظر می کند. تا آنجا که در مواجهه با گدایان فرنگی نیز آنان را برتر از گدایان ایرانی می داند و می گوید: «گداهای فرنگستان عوض گدایی ساز می زنند، کمانچه می کشند. هیچ سوال نمی کنند.» ظل الله در ایران در انگلستان کاملا بی اختیار و شگفت زده است. جایی که حکومت آن در اختیار یک زن (ملکه ویکتوریا) قرار داشت و ناصرالدین شاه عموما از به کار بردن لفظ ملکه در یادداشت های خود اجتناب کرده و او را با عناوینی چون شاه و اعلیحضرت ویکتوریا خطاب می کند. در آنجا از کارخانه های نساجی و اسلحه سازی بازدید کرد و مانور نیروی دریایی انگلیس را به نظاره نشست. سفر شاه کشورهای مختلف اروپایی چون فرانسه، بلژیک، اتریش، ایتالیا، روسیه، عثمانی و... را شامل شد و در هر دیدار و گفت وگو چیزی بر حوزه دانش و آگاهی اش افزوده می شد. به علاوه هرچه به پایان سفرنامه های فرنگستان نزدیک می شویم، به تعداد کلمات خارجی در آن افزده می شود و آشکارا می توان تاثیر این سفرها را ملاحظه کرد.