آرشیو چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۷، شماره ۶۸۲۳
صفحه آخر
۲۴
پیشنهاد

گفت و گو با پدر پس از فقدانش

روایت دوم شخص مداخله گر

مهدی جمشیدیان (منتقد ادبی)

رمان «پدر حضانتی» نوشته دیدیه ون کولارت است که بنفشه فریس آبادی آن را ترجمه و نشر چشمه در زمستان 96 به چاپ سپرده است. «پدر حضانتی» داستان پسری است که پس از مرگ پدرش روابط بین شان و زندگی خود و پدر را روایت می کند. روایتی واقع گرایانه از پدری فقید و نقشش در ساختن شخصیت فرزندی که با وجود تمام کاستی ها و اتفاقات خوب و بد، به داشتن چنین پدری افتخار می کند. نکته خاص و بارز داستان استفاده از راوی دوم شخص برای روایت تمام قصه است. زاویه دید دوم شخص به نظر برخی تئوریسین های ادبیات، تکنیکی برای روایت اول شخص است با این تفاوت که در آن ضمیر «تو» جایگزین «من» می شود. در این شیوه روایت، خواننده به یکی از شخصیت های داستان بدل شده و فاصله میان خواننده و داستان از بین می رود. به عقیده ریچاردسون، زاویه دید دوم شخص پیشرفتی نو و هیجان انگیز در دنیای ادبیات داستانی است و شاید پس از جریان سیال ذهن، مهم ترین شیوه نوین روایی در داستان محسوب شود.

در رمان «پدر حضانتی»، نویسنده از نام خود در داستان استفاده می کند و راوی دوم شخص مداخله گر را برای روایت داستان برگزیده است که به نوعی رمان را به اتوبیوگرافی تبدیل می نماید. با این انتخاب هوشمندانه ودرعین حال مشکل، راوی سعی در تلطیف فضای میان متن و خواننده و برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب دارد. مخاطب ضمیر «تو»، پدر فقیدش است. بیان قصه های مختلف کمی از انسجام کلی رمان کاسته اما در مواردی موجب همذات پنداری خواننده با روابط پدری و پسری حاکم بر فضای داستان می شود.