آرشیو پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۳۲
هنر و ادبیات
۸
پیش درآمد

یکی از سه تفنگدار

فرهاد فخرالدینی

به گمانم سال 1340 بود که در ارکستر شماره 4 اداره هنرهای زیبا با احمد پژمان آشنا شدم. واسطه این آشنایی دوست مشترک هردوی ما، تیمور پورتراب بود که خیلی زود رابطه صمیمانه ای بین ما برقرار کرد. ما ضمن همکاری در ارکسترها، رفت وآمد خانوادگی خوبی هم داشتیم. جالب است که پژمان خودش به این جمع سه نفره می گفت سه تفنگدار. هر چند بعد از ازدواج من و البته او، این روابط کمرنگ شد و او به خارج از ایران سفر کرد اما هر بار که باز می گشت دیدارهای مان از سر گرفته می شد. آن دوران من در هنرستان موسیقی ملی تدریس می کردم ضمنا به عنوان آهنگساز و نوازنده و رهبر ارکستر رادیو تلویزیون ملی ایران فعالیت داشتم و خوب در خاطرم هست که از هر فرصتی برای کنار هم بودن استفاده می کردیم ضمن آنکه جلسات مشترکی داشتیم که خاطرات بسیار زیادی برای من رقم زده است. زمانی پژمان که تصمیم گرفت به امریکا مهاجرت کند، ابراز تمایل زیادی کرد که من هم به همراه او به امریکا بروم اما چون اوضاع مملکت به سامان نبود، میسر نشد. به عقیده من موسیقی پژمان هویت ملی و در عین حال تکنیک جهانی دارد. او با تجارب و تحصیلاتی که در زمینه آهنگسازی داشته هیچ وقت از ریشه های خودش در موسیقی ایرانی جدا نشده است. پژمان در آثارش هم به موسیقی محلی ایران علاقه نشان داد و هم به موسیقی ردیف دستگاهی ایران: حتی خاطرم هست مدتی سه تار می نواخت تا نسبت به این موسیقی اشراف بیشتری پیدا کند. او در استفاده از این موسیقی بسیار ماهر است و ناشیانه و چشم بسته آن را به موسیقی جهانی پیوند نمی زند. خاطرم هست زمانی که روی موسیقی فیلم «دلیران تنگستان» کار می کرد هر جا او را می دیدم یادداشت هایش همراهش بود و با آب و تاب فراوان درباره بخش های مختلف فیلم و موسیقی ای که نوشته بود، توضیح می داد. به عقیده من پژمان یکی از آهنگسازان برجسته موسیقی ایرانی است که همواره در کارش شور و شعف فراوان داشته و دارد.