آرشیو پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۷، شماره ۵۱۵۰
زندگی
۱۱
یادداشت

مصرف گرایی نقطه مقابل ساده زیستی

سعید محمدی صادق

مصرف گرایی پدیده ای است که درست در نقطه مقابل ساده زیستی قرار می گیرد؛ پدیده ای که ارمغان سبک زندگی غربی است و می تواند به مرور به پدیده ای اعتیادآور تبدیل شود. پدیده ای که مدتی است به زندگی های بسیاری در جامعه ما راه پیدا کرده و نمودهایش را می توان در لباسی که مردم می پوشند، غذایی که می خورند و ماشینی که سوار می شوند، دید. اتفاقی که ریشه هایش به رواج ارزش های مادی در جامعه می رسد. وقتی در جامعه ای ارزش های مادی گسترش می یابد، به تناسب این موضوع مصرف کردن هم که بیشتر جنبه مادی دارد، گسترش خواهد یافت.

این پدیده را می توان از دید اجتماعی مورد بررسی قرار داد، از این نظر متخصصان علوم اجتماعی معتقدند که بین مصرف و باورها و نگرش انسان ها رابطه مستقیمی وجود دارد و فرهنگ مصرف گرایی از درون خانواده شکل می گیرد. فرهنگی که از کودکی به فرزندان می آموزد که مصرف گرایی با خوشبختی ارتباط مستقیمی دارد. در حقیقت مصرف یک پیام دارد و آن هم تولید و تنوع بیشتر و در نهایت انباشت سرمایه است. واقعیت این است که همه ما انسان ها دغدغه قضاوت دیگران را داریم و این بهترین ابزار برای تولیدکنندگان است، آنها روی همین نقطه ضعف خریداران دست می گذارند و در نهایت کالاهای لوکس طرفداران زیادی پیدا می کنند و براحتی به فروش می رسند چرا که استفاده کنندگان می توانند با استفاده از آنها تصویر بهتری از خودشان ارائه بدهند.

همین موضوع تمایل شدید به مالکیت کالاهای غیرضروری را در افراد به وجود می آورد و در مراتب بعدی منجر به این اتفاق می شود که محرومیت از یک کالا یا خدمات، اثرات روانی هم روی افراد داشته باشد. درست در نقطه مقابل این پدیده، ساده زیستی قرار دارد. فرهنگی که از گذشته در دین ما هم بر آن تاکید شده و در سبک زندگی اسلامی ایرانی نشانه های زیادی از آن را می توان دید. اما خودگاهی نسبت به ساده زیستی اتفاق نمی افتد مگر این که درصد زیادی از جامعه به یک باور منطقی و درست برسند و از باورهای هیجانی و مقطعی دوری کنند، درنتیجه برای این که خرد جمعی را نسبت به تجمل گرایی و مصرف زدگی تغییر دهیم باید خرد فردی تغییر پیدا کند.