آرشیو شنبه ۶ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۶۸۳۷
سیاسی
۱۴
یادداشت 3

ظرفیت آزادی بیان

محمدجواد ابطحی (عضو فراکسیون نمایندگان ولایی)

در ایران سال هاست که مدعیان آزادی بیان حسرت کشورهایی نظیر امریکا را می کشند که در آنها هر شهروندی می تواند ادعایی را علیه عالی ترین مقامات سیاسی و اجرایی کشور مطرح کند، بی آن که نگران برخوردهای قضایی باشد. تناقض مدعیان آزادی بیان دقیقا همینجایی معلوم می شود که حتی نقدهای نه شهروندان عادی، بلکه نمایندگان مجلس و چهره های شاخص سیاسی را علیه دولت محبوب خود نیز بر نمی تابند. زمانی که موضوعاتی مانند برجام تبدیل به یک موضوع مقدس و مقامات تبدیل به قدیس سیاسی غیر قابل نقد می شوند، روز مرگ آزادی بیان است.

هر چند نمی توان کتمان کرد که شاید ناخواسته در میان نقدهای فراوان، اشتباهات اندکی هم رخ دهد که صحت نداشته باشند اما مبنا قرار دادن آن اشتباهات و راندن تمام انتقادات به چوب «دروغ» نشان از چیزی جز یک منش دیکتاتورمآبانه ندارد. منشی که 5 سال است در دولت و طرفداران دولت متبلور شده است.

در واقع دروغ نشان دادن نقدها و انتقاداتی که علیه دولت مطرح می شود خود تاکتیکی است برای رفع اتهام علیه دستگاه اجرایی. تاکتیکی که اصلاح طلبان از همان روز اول در پیش گرفته و تا امروز هم ادامه داده اند. در چارچوب همین تاکتیک بود که دروغ هایی چون «هر9 روز یک بحران برای دولت خاتمی» و امثال اینها به یک باور عمومی در جامعه تبدیل شد، بی آنکه هیچگاه سند یا شاهدی برای اثبات این ادعا داده شود. تنها خروجی این تاکتیک مظلوم سازی چهره هایی نظیر خاتمی در دوران اصلاحات و روحانی در دوران کنونی بود تا بدین وسیله نا کارآمدی های آنها در اداره کشور زیر سایه مسائل فرعی قرار بگیرند.

واقعیت این است که نقدها علیه دولت بسیار جدی است و اکنون اکثریت بدنه جامعه هم با این انتقادات همراه شده اند و دیگر این وضعیت را نمی شود با دروغ خواندن و تهمت پنداشتن انتقادات توجیه کرد.