اینکه چه عواملی موجب شده قیمت دلار و سکه به شکلی افسارگسیخته هر روز اضافه و اضافه تر بشود بحث پیچیده ای است و به راحتی جوابی نمی توان برایش پیدا کرد. با اینکه گفت وگوی روزانه مردم کوچه و بازار حول این مشکل می چرخد اما معمولا پاسخ قانع کننده ای نمی شنویم. افزایش قیمت ارز و سکه و تداوم مشکل بیکاری و تورم و... زندگی شهروندان را تا حدودی گرفتار نابسامانی کرده است: از آن طرف تحریکات و تحرکات بعضی دولت ها از جمله ایالات متحده امریکا در معارضه با مردم و دولت ایران را نباید دست کم گرفت. ترامپ به دروغ از ملت ایران و تمدن کهنسال آن تعریف می کند اما در عین حال با اعمال شدیدترین تحریم های اقتصادی فرودست ترین اقشار جامعه ایرانی را در تنگنا و بیم و هراس قرار داده است... اما مهم تر از همه اینها ما دچار مساله دلارزدگی شده ایم. دلارزدگی مثل گرمازدگی عارضه روزانه ما مردم شده و متاسفانه به آن مبتلا شده ایم...! در این گیر و دار عکس العمل مردم ما هم در مقابل این نابسامانی جای درنگ دارد. حقیقت اینکه ارتباط زندگی روزانه مردم با افزایش قیمت ارز و سکه به شکلی باورنکردنی بزرگ نمایی شده و موجب سوءاستفاده بعضی افراد شده است. ذکر مثالی از این دلارزدگی شاید در بیان موضوع بتواند کمک کند. طی هفته اخیر سفری کوتاه به مازندران کردم و از طریق جاده هراز به آن مناطق رفتم. در اواسط جاده مجتمع رفاهی نسبتا بزرگی است که مسافرها برای رفع خستگی و انجام کارهای متداول در برابر آن توقف می کنند. یکی از قسمت های این مجتمع سالن مربوط به توالت و دستشویی ها است که تمیز و مرتب است. در مقابل درب ورودی این سالن میز کوچکی قرار دارد و شخصی به عنوان مسوول پشت میز نشسته است و مبلغی به عنوان ورودیه می گیرد. تا یک هفته قبل ورودیه دستشویی ها n تومان بود اما اوایل این هفته با کمال تعجب دیدم که مبلغ ورودی دو برابر شده است...! کنجکاوانه از مرد پشت میز پرسیدم چه خبر شده؟ نگاهی عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت شما از قیمت دلار خبر ندارید...؟ حرفی برای گفتن نداشتم، به نظرم گفت وگو هم بی فایده بود ولی چند روز است که این فکر رهایم نکرده که قیمت دلار چه ربطی به دستشویی ها دارد؟