آرشیو شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۲۱۹۷۵
ورزشی
۹
حدیث دشت عشق

به یاد شهید مهران کابلی

شور و شوق خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی، از نوجوانی

شهید مهران کابلی، به سال 1340 در روستای قره تپه چشم به جهان هستی گشود. مهران از دوران نوجوانی و جوانی، شور و شوق خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی را بیش از پرداختن به سایر امور، در سر داشت.

توصیف احوالات شهید کابلی از زبان یکی از هم رزمانش، شنیدنی است: «در سال 1360 یک بار به همراه 9 نفر دیگر از هم محلی هایش جهت سپری کردن دوره آموزشی و اعزام به جبهه به رامسر رفت. در آن جمع از همه ما بزرگ تر بود. ارتش را که محل خدمت سربازی اش بود، به پایان رساند. بعد از خدمت ازدواج کرد که ثمره ازدواجش، تولد فرزند پسرش حمیدرضا بود. حمیدرضا هنوز دو سالش نشده بود که خبر رسید، شهید کابلی به جبهه آمده است. کسی باورش نمی شد تا اینکه در منطقه کردستان او را دیدیم. دیگر آن مهرانی که می شناختیمش نبود. روحیه اش خیلی تغییر کرده بود. نماز هایش، دعا هایش، صحبت و رفتار و کردارش همه فرق کرده بود. نماز هایش خیلی باحال و بامعرفت بود. کمتر حرف می زد. ادامه عملیات کربلای 10 در منطقه ماووت عراق بود که بر اثر ترکش خمپاره 60 به شدت زخمی شد. او را در آمبولانس گذاشتند، هر زمانی که درد زخم ها، او را اذیت می کرد فقط ذکر مقدس «یا حسین(ع)»، «یامهدی(عج)» و «یا زهرا(س)» بود که به او آرامش می بخشید.

به اورژانس نرسیده، به شهادت رسید و روح از کالبد جسمش جدا شده و او نهمین لاله پرپر روستای قره تپه شد. پیکر مطهرش بعد از تشییع جنازه بر دوش مردم در گلزار شهداء به خاک سپرده شد. فرزند دومش ابوالفضل نیز حدودا چهار ماه بعد از شهادت مهران متولد شد.»