حرکات موزون
اختلاست
پشت میزش بود مردی سرشناس
یک نفر پرسید فرزندت کجاست
گفت یک گوشه کنار از این جهان
می خورد فرزند خوبم نان و ماست
طفلک معصوم می خواند زبان
این حقیر آلویز بر ایشان تراست
گرچه اینجانب به عنوان پدر
داده ام او را همیشه هر چه خواست
بچه است و بر سبیل شیطنت
می کند گهگاه قدری اختلاست