آرشیو دوشنبه ۵‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۴۰۹
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

رازی، پزشک و فیلسوف بزرگ

5 شهریور به مناسبت زادروز زکریای رازی روز داروسازی نام گرفته است. رازی، پزشک و فیلسوفی ایرانی بود که کشف الکل فقط یکی از دستاوردهای دانش علمی او است.

مهم ترین کار رازی، تالیف کتاب الحاوی است؛ کتابی که تمام یادداشت ها و برداشت ها و تجربیاتش در علم پزشکی را در آن جمع آوری کرده است. وی هرگز آن را به عنوان کتابی منسجم ننوشت و پس از مرگش، شاگردان او این نوشته ها را جمع آوری و به کتاب تبدیل کردند. الحاوی متشکل از عصاره هایی است که رازی از نوشته های پزشکان یونانی، اسلامی و هندو به دست آورده است. رازی در اواخر عمر نابینا شد. مورخان علل مختلفی برای این عارضه بیان می کنند و ابوریحان بیرونی علت آن را کار مداوم با مواد شیمیایی سمی در دوران جوانی می داند. او اولین پزشک در تاریخ بود که توانست به طور دقیق علائم و نشانه های آبله و سرخک را براساس معاینه بالینی توصیف کند و اولین کسی بود که بین این دو بیماری تمایز قائل شد؛ مهارتی در پزشکی که امروزه «تشخیص افتراقی» نامیده می شود. این تشخیص وی در کتاب «دردهای آبله و سرخک» بسیار واضح است. نسخه خطی این کتاب اکنون در کتابخانه دانشگاه لیدن در هلند، نگهداری می شود و میکروفیلم این دست نوشته در کتابخانه موسسه تاریخ علوم عربی در حلب وجود دارد. این کتاب به زبان عربی ویرایش شد و در اروپا پس از آن چندین بار به زبان لاتین و دیگر زبان های اروپایی، از جمله فرانسوی، انگلیسی و آلمانی ترجمه شد.

زادروز عباس میرزا؛ ولیعهد ناکام

عباس میرزا، فرزند فتحعلی شاه و ولیعهد ایران و والی آذربایجان 5 شهریور 1168 ه.ش به دنیا آمد. او هر چند عمری کوتاه داشت اما در ساختار سیاسی و نظامی ایران آن روزگار تحولی چشمگیر به وجود آورد.

سید محمد رفیع، سفیر عثمانی مقیم ایران در زمان جنگ های اول ایران و روس، درباره عباس میرزا چنین نوشته است: «عباس میرزا که به اشارت پادشاه پیشین (= آقا محمدخان قاجار) و به سبب شایستگی خویش ولیعهد شده و اینک فرمانروای تبریز است، با وجود کمی سن و سال گویی یکی از مشایخ بزرگوار است. از پیروی خواهش نفس و برافراشتن کاخ و ایوان و پوشیدن جامه های زیبنده پرهیز دارد. شیفته دادپروری و دادگستری است و دوستدار اهل کمال» کلنل فریقان، مامور دربار سنت پطرزبورگ که برای انجام مذاکرات صلح با ایران در سال 1812م به تبریز آمده بود، این چنین از شخصیت عباس میرزا یاد کرده است: «این شاهزاده، قیافه نجیب و مردانه ای داشت، توانا و با اراده و آتشین و متین و فرزانه و با حزم و احتیاط بود که در کمتر شخصی یافت می شود، از مزایای اخلاقی ای بود که در وجود عباس میرزا جمع بود دارای احساسات نجیب و افکار بلند [و] حریص یادگرفتن تمام عواملی بود که باعث سیر سریع ترقیات (صنعتی و نظامی) در اروپا شده بود.

نهایت سادگی را در رفتار و حرکات خود رعایت می کرد، بی باک و باتقوی بود. عباس میرزا نجیب ترین شخصیت خانواده قاجار بود.» موریر، از همراهان سر هارفورد جونس (سفیر کهنه کار و ورزیده انگلیس در ایران زمان فتحعلی شاه)، در سفرنامه خود عباس میرزا را یک آدم خیلی جدی و وطن خواه ایرانی معرفی کرده و او را دارای صفات پسندیده و افکار عالی دانسته و اضافه کرده که کمتر کسی را تا حال به این آراستگی مشاهده کرده است: «در لباس بسیار ساده است و لباسش هیچ فرقی با لباس دیگران ندارد... عشق سرشاری به مطالعه کتب و کسب اطلاعات دارد، مخصوصا تاریخ وطن خود را خوب می داند و کتاب شاهنامه فردوسی را بسیار دوست دارد و همیشه آن را مطالعه می کند». پیر آمده ژوبر، فرستاده مخصوص ناپلئون که از نزدیک با عباس میرزا دیدار و گفت وگو داشته و از قلمرو حکومت وی در آذربایجان گذر کرده، نوشته است: «هنگامی که من از آذربایجان می گذشتم، این شاهزاده جوان، قلب تمام مردم این سرزمین را شیفته خود کرده بود و از محاسن اخلاق و محامد صفات وی به آتیه نیز امید بسیار داشتند.»

استعفای آموزگار، صدارت امامی

5 شهریور 1357 در پی برکناری جمشید آموزگار از نخست وزیری، شریف امامی جای او را گرفت و با شعار «دولت آشتی ملی» و با اختیارات تام از سوی شاه به مقام صدارت رسید. شریف امامی با ایراد چند نطق و اعلامیه، مخصوصا نطق معروف «من شریف امامی بیست روز پیش نیستم» ضمن اعلام وابستگی خود به خاندان روحانیت از ملت خواست تا برای تشکیل «دولت آشتی ملی» به پا خیزند.

وی در اولین نطق خود گفت: «دولت تمام سعی خود را مصروف به ایجاد نظم و امنیت کشور خواهد نمود و کوشش خواهد کرد بین طبقات ملت تفاهم به وجود آورد و در حقیقت دولت یک دولت آشتی ملی خواهد بود که تمام تلاش خود را به کار خواهد برد وسایلی فراهم کند که همه طبقات آشتی و تفاهم داشته باشند.» تلاش دولت شریف امامی در تغییر مسیر انقلاب از امور سیاسی به امور رفاهی و فرهنگی بی نتیجه ماند و مردم به مخالفت با او پرداختند. اینچنین بود که وی در دومین هفته صدارت خود با برقراری حکومت نظامی در تهران و 11 شهر دیگر کشور و سپس کشتار مردم تهران در میدان ژاله در روز 17 شهریور چهره اصلی خود و «کابینه آشتی ملی» را نشان داد. برخلاف تصور شاه، هر چند شریف امامی طی دوران ریاست مجلس سنا، به عنوان سمبل «آشتی» و «تفاهم» کانون های قدرت وجهه ای اندوخته بود و بنابراین می توانست نمادی از «آشتی» به شمار رود، ولی او هیچ گاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهره «وجیه المله» مطرح شود. شریف امامی سرانجام در پی گسترش اعتراض ها به عملکردش در تاریخ 14 آبان 1357 از صدارت استعفا و جای خود را به دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری سپرد.