آرشیو شنبه ۱۰‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۴۱۲
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

زمین لرزه فردوس و دشت بیاض

زمین لرزه دشت بیاض و فردوس، دو زمین لرزه پیاپی بود که در دو روز منطقه دشت بیاض، کاخک و فردوس را ویران کرد.

زمین لرزه نخست، به شدت 3/ 7 ریشتر و در ساعت 2:17 بعد از ظهر 9 شهریور 1347 دشت بیاض، خضری، کاخک و روستاها و شهرهای اطراف را لرزاند. فردای آن روز، صبح 10 شهریور 1347، شهر فردوس با زلزله ای به بزرگی 4/ 6 ریشتر ویران شد. کشته شدگان این دو زمین لرزه در آمارهای مختلف، بین 7 تا 12 هزار نفر بیان شده اند. همچنین در این زمین لرزه، حدود 12هزار خانه مسکونی ویران شد و حدود 70 هزار نفر بی خانمان شدند.

روایت عکاس پیشکسوت از زلزله بوئین زهرا

زمین لرزه 2/ 7 ریشتری 10 شهریور 1341 در منطقه بوئین زهرای قزوین ده ها روستا را ویران کرد و جان بیش از 20هزار نفر را گرفت. در اثر این زمین لرزه بسیاری از آثار و مکان های قدیمی و تاریخی شهرستان بوئین زهرا از جمله قلعه باستانی رودک از بین رفت.

غلامحسین ملک عراقی، عکاس پیشکسوت مطبوعات که از آن زمین لرزه عکس گرفته است، می گوید: «نیمه شب 10 شهریور بود که خبر زمین لرزه پخش شد. ابتدا خیلی مشخص نبود مرکز حادثه کجاست، ولی چون تهران هم لرزیده بود، معلوم می شد که نباید خیلی دور از پایتخت باشد. ساعت های اول بامداد 11 شهریور بود که زنگ تلفن خانه به صدا در آمد و از دفتر مجله امید ایران با من تماس گرفتند. خواستند که آماده شوم و منتظر ماشین باشم و همان شب با خبرنگار هفته نامه به سمت قزوین حرکت کنم. ساعت دو بامداد بود که همراه خبرنگار امید ایران به راه افتادیم. راه های دسترسی به منطقه بسیار شلوغ بود و تعدادی از آنها را هم برای کمک رسانی بسته بودند. با نشان دادن کارت خبرنگاری راهمان را گشودند و ما به سمت قزوین رفتیم. در مسیر متوجه شدیم که مرکز زمین لرزه بوئین زهرا است و برای همین به آن سمت حرکت کردیم.

در تاریکی، جاده ها و راه های خاکی را پشت سر گذاشتیم و صبح زود به روستای دانسفهان از توابع بوئین زهرا رسیدیم. وسعت خرابی ها باور نکردنی بود و صدای همهمه، شیون و فریاد از همه جا به گوش می رسید. آفتاب که بالا آمد و نور برای عکاسی مناسب شد، کارم را شروع کردم. بی اختیار گریه ام گرفته بود و پشت سر هم عکس می گرفتم. حالم را نمی فهمیدم و انگار در یک سیاره دیگر داشتم راه می رفتم. در چنین وضعیتی بود که خبرنگار مجله یک باره روی آوار خانه ای رفت و خاک ها را کنار زد و به من گفت ملک عراقی عکس بگیر. عکس که گرفتم تازه متوجه صحنه شدم؛ مادری در کنار سه کودک خود و درحال شیر دادن به نوزادش زیر آوار زنده به گور شده بود. این را که دیدم، دیگر گریه امان نداد و یک گوشه نشستم و حالم بسیار بد شد. آن صبح بعد از دیدن این صحنه، چند ساعتی نتوانستم عکاسی کنم. دست خودم نبود و حالا هم دست خودم نیست و بعد از چندین سال هنوز هر بار به این عکس نگاه می کنم، حالم دگرگون می شود.

منبع: خبرآنلاین

درگذشت سجادی نژاد، پدر حسابداری در ایران

حسن سجادی نژاد از پیشگامان حرفه ای و دانشگاهی حسابداری در ایران 10 شهریور 1367 در سن 71 سالگی چشم بر جهان فروبست. وی از بنیان گذاران انجمن حسابداران خبره ایران و از موسسان دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران (سال 1336) بود و پیش از انقلاب، هفت سال ریاست آن دانشکده را برعهده داشت.

سجادی نژاد جدای از کارهای حرفه ای یکی از پایه گذاران آموزش حسابداری نوین در ایران بود. وی در سال 1336 به همراه اسمعیل عرفانی، نخستین موسسه آموزش عالی حسابداری در ایران را با نام آموزشگاه عالی حسابداری تاسیس کرد و سنگ بنای آموزش دانشگاهی حسابداری در ایران را گذاشت. این آموزشگاه در آغاز با پذیرش 61 دانشجو از کارکنان شرکت ملی نفت ایران راه اندازی شد. سپس، ابتدا در سال 1350 به مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی و سرانجام در سال 1353 به دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران تغییر نام داد. حسن سجادی نژاد، پیش از انقلاب، هفت سال ریاست این دانشکده را بر عهده داشت و به تدریس حسابداری در آن پرداخت. وی پس از انقلاب نیز به تدریس در واحد تهران دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد. از جمله آثار او می توان به این موارد اشاره کرد:

حسابداری مقدماتی (به همراهی ابوالقاسم خردجو)، 1338

اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1)، 1340

حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3)، 1357

حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4)، 1368

اصول هزینه یابی و روش های حسابداری صنعتی (جلد1)، 1367

اصول هزینه یابی و روش های حسابداری صنعتی (جلد2)،1376