آرشیو سه‌شنبه ۱۳‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۵
هنر و ادبیات
۸
یادداشت -1

مروری بر دو اجرای شب اول فستیوال «شوآو هندز»

وحشت شاعرانه نغمه هایی از قرن بیست و یکم

امیر بهاری

شب اول فستیوال بداهه نوازی «شو آو هندز» به اجرای دو گتیاریست کلاسیک نواز زن اختصاص داشت. چالش بداهه نوازی برای نوازندگانی که از سنت موسیقی کلاسیک می آیند این سوی ماجرا برای مخاطب هم جذاب است: نوازنده ورتوز که حالا باید بدون رپرتوار از پیش تعیین شده، نغمه هایش را در لحظه خلق و سامان دهی کند. گلفام خیام البته تنها یک نوازنده نیست او آهنگساز نوگرایی هم هست و این نگاه مدرن در اجرای او در شب اول فستیوال کاملا مشخص بود. او از نواختن نغمه هایی پیوسته با آن نوع سامانی که ما از بداهه نوازی توقع داریم پرهیز می کرد و سعی داشت با نظر به موسیقی فولکلور و حتی با استفاده از موتیف های سرودهای انقلابی، فحوای جدیدی از بداهه نوازی ارایه کند. او در مدتی که تنها بر سریر صحنه نشسته بود تلاش کرد تا دیدگاهش در آهنگسازی را که قبلا با آثاری چون «نقش» معرفی شده بود، توسعه بدهد و تصویر یک نوازنده- مولف توانا را از خود ارایه کند. گذر لایه به لایه به موسیقی فولکلور ایرانی تنیده در موسیقی پرتنش و افسارگسیخته خیام که آشکارا از تغزلی شدن پرهیز می کرد، مهم ترین ویژگی اجرای او بود.

در اجرای دوم اما زوفیا بورس مسیر متفاوتی رفت. این نوازنده بسیار مسلط و شناخته شده مجارستانی، با نواختن قطعاتی از آهنگسازان شاخص معاصر رخ دیگری از یک گیتاریست کلاسیک را به نمایش گذاشت. بروس با چیدمان یک رپرتوار جذاب و پرکش وقوس توانایی پنجه های بی نظیرش را با نواختن قطعاتی رمانتیک تا قطعاتی عصیان زده به خوبی نشان داد. اغلب قطعات پیچیده بودند و اجرای شاعرانه آنها کاری دشوار بود. او روی صحنه با وجود اینکه هنگام صحبت کردن محجوب بود و حتی کمی دستپاچه به نظر می آمد، به محض شروع قطعه تبدیل به یک نوازنده جسور و قدرتمند می شد و به مدد همین موضوع ارتباط منسجم و گیرایی با مخاطبانش برقرار کرد (چیزی که در مورد بسیاری از نوازندگان مدعی داخلی به عکس اتفاق می افتد). تسلط بی حد بورس به تکنیک های متنوع نوازندگی باعث نشد تا لحظه ای از عاطفه مخاطبش غافل بماند. بله او بداهه نوازی نکرد اما آنچه درصحنه رخ داد یک کلاس نوازندگی سطح بالا برای هنرمندان جوان ایرانی بود.