آرشیو شنبه ۲۴‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۵۲۰۲
صفحه آخر
۲۰
یادداشت

مراقب کلمه هایتان باشید...

حامد عسکری

هجو و هزل سرا بود، جذام گرفته بود. دلیلش را هم همه حدس می زدند. جذامش بعد همان روزی اتفاق افتاد که چند جوانی را که بر عزای شاه کربلا بر سر می زدند به تمسخر گرفته بود و تیکه انداخته بود.

گوشه نشین شده بود و همه شهر طردش کرده بودند. برای گذران زندگی اش شده بود کارگر یک حمام در کاشان. خودش بود و پهن هایی که هر روز توی تون حمام می ریخت تا آب خزینه گرم بماند. یک روز دید از بیرون صدا و همهمه می آید. دلش کنده شد. شوری در جانش افتاد. بیرون زد. از اولین کسی که دید پرسید چه خبر است؟. پاسخ شنید عاشوراست. می خواست جبران کند. بداهه سرود:

چه کربلاست امروز / چه پر بلاست امروز

راس حسین مظلوم / به نیزه هاست امروز

بعدها خوب شد و بعدترش خوابی دید که مجال تفصیلش در این ستون نمی گنجد. خوابی دید و برایش یقین شد که کلمه هایش را خریده اند. فقط این را نوشتم که بگویم. کلمه ها بار و انرژی دارند. کلمه ها براحتی می توانند آدم بکشند. با کلمه هایش روضه خواند و پیامبر خدا و دختر و نوه اش را از خودش راضی کرد. کلمه هایش مقبول افتاد و مقبل نام گرفت. مقبل کاشانی... اسم مقبل کاشانی را در اینترنت سرچ کنید و مراثی اش را این روزها نگاهی بیندازید. ضرر نمی کنید.

*شاعر و نویسنده