آرشیو یکشنبه ۱ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۴۲۹
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

حمله نیروی هوایی ارتش ایران به عراق

آغازین تحرکات عراقی ها تقریبا بلافاصله پس از انقلاب علیه ایران آغاز شده بود. رفتارهایی چون تجاوز به حریم هوایی ایران در فروردین ماه 1358، چند روز بعد حمله به قصرشیرین و حمله هوایی به شهر مهران در اردیبهشت همان سال نشانه های تنش میان دو کشور را آشکار می کرد. درگیری در مرز دو کشور هر روز شدت می گرفت تا جایی که حدود 560 مورد درگیری تا پیش از آغاز جنگ در آن نواحی روی داده بود که ناشی از حملات و تحریکات عراقی ها بود. سرانجام عراق تصمیم خود را برای حمله به ایران در 31 شهریورماه 1359 عملیاتی کرد. به این ترتیب جنگی به ایران تحمیل شد که نه انتظار آن را داشت و نه نیروهای مسلح از سازماندهی و آمادگی لازم برای مقابله با آن برخوردار بودند.

در پی آغاز حمله ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهوری وقت طی پیامی که شامگاه 31 شهریور از رادیو و تلویزیون پخش شد، تاکید کرد که «عراق به جای جنگ با رژیم اشغالگر قدس به جنگ با ایران اقدام کرده است و کوشش ما برای اجتناب از این جنگ به جایی نرسیده و اکنون ناچاریم درسی را که صدام قصد داشت به ایران بدهد به خود وی بدهیم... وی تاکید کرد که حمله عراق به هیچ کدام از پایگاه ها کمترین آسیب را نتوانست وارد کند. بنی صدر سپس مردم را به آرامش فراخواند و از آنها خواست هیچ هراسی نداشته باشند و هیچ احساس نگرانی نکنند. او تاکید کرد که در صورت لزوم امام فرمان بسیج عمومی صادر خواهند کرد.» با این حال فردای آن روز با توجه به گستردگی حملات عراقی ها، ایران ناگزیر از ورود به جنگ شد و در تاریخ اول مهرماه 1359 حمله نیروی هوایی ارتش ایران به خاک عراق درست یک روز پس از حمله عراقی ها آغاز شد. 140 فروند هواپیمای جنگنده ایران فرودگاه بغداد و مراکز نظامی نیروهای بعث را در هم کوبیدند.

آغاز ثبت احوال و صدور شناسنامه

در جریان مدرن شدن سیستم اداری ایران نیاز به هویت دار شدن افراد به صورتی رسمی و ثبت شده بیش از پیش احساس می شد. پیش از آن معمولا نام ها در خانواده ها تعیین و ثبت می شد. صفحات نخست کتاب های ادعیه و کتب مقدس به ویژه قرآن جایی بود که نام ها در آن به ثبت می رسید اما با گسترده شدن نظام اداری و تداخل نام گذاری ها نیاز جدی به نهادی برای ثبت و ضبط این اطلاعات احساس می شد.

روز اول مهر 1297 قانون ثبت احوال و الزامی بودن سجل احوال برای هر فرد در هیات وزیران به تصویب رسید. این قانون در 41 ماده بود و در پی آن اداره ای وابسته به وزارت داخله تشکیل شد و نخستین شناسنامه ایرانی در سوم دی ماه همان سال صادر شد. حدود یک ماه بعد هیات دولت به پیشنهاد نصرت الدوله، وزیر عدلیه وقت، تصویب نامه ای را از مجلس شورای ملی گذراند که از نیمه آذرماه سال 1298 برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل اسلحه، اقامه دعوی و حواله پولی از اشخاص مطالبه سجل احوال شود. این اداره سجل احوال زیرنظر شهرداری تشکیل شده، اوراق سجل احوال را هم که گرفتن آن اختیاری بود، در کلانتری ها می دادند که البته استقبال چندانی از آن صورت نگرفت. سامان این کار سال ها به طول انجامید تا این که سرانجام در تیرماه 1355 قانون سازمان ثبت احوال کشور با شروع وظایف جدید تدوین و تصویب شد و سازمان فعالیت مستقل خود را رسما پی گرفت. بعد از انقلاب نیز در سال 1363 مجلس شورای اسلامی بار دیگر این قانون را مورد بازنگری قرارداد و اصلاحاتی در آن صورت گرفت.

الحاق اسکاتلند به انگلستان

روز 24 سپتامبر 1643 اسکاتلند به انگلستان ملحق شد و این امر بعدها در جریان پیمانی که میان بریتانیا و اسکاتلند به امضا رسید، صورتی رسمی به خود گرفت. ماجرای انگلستان و اسکاتلند همواره داستانی توام از اتحاد و جداسری بود. اسکاتلند در قسمت شمالی کشور جزیره ای انگلستان قرار دارد و منطقه ای است کوهستانی و پوشیده از جنگل های انبوه و چمنزارهای وسیع که به وسیله چند رودخانه و نیز خلیج سالوی از خاک اصلی انگلستان جدا شده است.

این منطقه از قدیم الایام مسکونی بود و بعدها محل سکونت اقوامی از انگلستان شد. با مرگ الیزابت اول در سال 1603 ماجرای سلطنت در خاندان تئودورها خاتمه پیدا کرد. پس از این رویداد تاج وتخت بلافاصله و بدون مناقشه به جیمز ششم، که از دو سو پسر عموی درجه اول او و از دودمان استوارت و نیز فرزند ملکه اسکاتلند بود انتقال یافت. او تاج وتخت پادشاهی انگلستان و پادشاهی ایرلند را به عنوان پادشاه «جیمز اول» در پیوند تاج وتخت ها در 1603 بر عهده گرفت. این اتحاد شخصی (فامیلی) تا حدودی ترس همیشگی انگلیسی ها را از همکاری اسکاتلند با فرانسه تا اندازه ای آرامش بخشید. این امر به مرور منجر به نزدیکی هرچه بیشتر دو کشور شد. اسکاتلند بعد از انگلستان دومین واحد سیاسی بزرگ بریتانیا به شمار می رود که از انگلستان کوچک تر است؛ ولی به لحاظ وسعت و جمعیت آن از مجموع ولز و ایرلند شمالی بیشتر است. این بخش همواره شاهد مناقشاتی برای کسب استقلال از بریتانیا بوده است.