حکایت عبرت آموز مدیریت مالشی!
روزی کارمند دون پایه ای در حاشیه یک کنفرانس خبری با مدیری با فیش حقوقی بالا روبه رو شد. وی پس از سلام و احوالپرسی گفت: ای مدیر، اگر من در خانه تو بمیرم، تو با من چه می کنی؟
مدیر با فیش حقوقی بالا گفت: خب معلوم است. پس از قرائت فاتحه، تو را کفن می کنم و به خاک می سپارم.
کارمند دون پایه گفت: پس بیا و اکنون که زنده ام به من لباسی بپوشان و وقتی مردم بی کفن به خاک بسپار.
مدیر با فیش حقوقی بالا گفت: گویا شما مصاحبه ها و ویدئوهای قبلی مرا ندیده اید که این گونه با من صحبت می کنید.
کارمند دون پایه گفت: دیده ام.
مدیر گفت: همین است که هست را دیده ای؟
گفت: بله.
مدیر گفت: خودت بمال را دیده ای؟
گفت: بله.
گفت: حالا بیا اینجا را دیده ای؟
گفت: بله دیده ام.
مدیر گفت: در اینجا مچت را گرفتم. من ویدئویی به نام حالا بیا اینجا، ندارم.
کارمند سر به زیر انداخت و گفت: غلط کردم، باشد، خودم می روم، می مالم.
مدیر گفت: فیش حقوقی خود را به من نشان بده ببینم.
کارمند دون پایه نشان داد.
مدیر گفت: واقعا چطور رویت می شود همچین فیش حقوقی ای را به کسی نشان بدهی؟
کارمند دون پایه سر به زیر انداخت.
مدیر و همراهان او نیز به کارمند دون پایه و خبرنگاران و همه حاضران و غایبان، بجز سازمان نظام پزشکی و اتحادیه صنف واردکنندگان تجهیزات پزشکی خنده کرده، لبخندزنان از کادر خارج شدند و یکی پس از دیگری خاموش شدند!