آرشیو سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۹۷
اندیشه
۹
زندگینامه

مروری بر زندگی ماهاتما گاندی

علیه خشونت، قربانی خشونت

ماهاتما گاندی، رهبر سیاسی و معنوی هند و موسس هند جدید واضع فلسفه ضدخشونت (ساتیاگراها) است. وی در زندگی سیاسی و فکری خود مخالف اعمال هر گونه خشونت و معتقد بود و می گفت: «در هر جلسه ای تاکید می کنم که تا راه بدون خشونت سبب تسلیم افراد صاحب قدرت در مقابل قدرتمندتر از خود نشود باید این راه را برگزید اما اگر با خشونت بتوانند مقابل این وضعیت بایستند و تنها راه احقاق حق خشونت باشد بی هیچ تاملی باید سلاح برداشت من هرگز نمی پسندم که افراد شجاع به خاطر رعایت اصل عدم خشونت دربرابر نفوذ نیروهای ترسوی بد شاه فان تسلیم شوند و از آنها بترسند که مبادا خشونت ایجاد گردد. شجاعت فقط در خوب تیر اندازی کردن خلاصه نمی شود بلکه جلوگیری از مرگ و آماده سینه سپر کردن دربرابر گلوله دشمن هر دو از ابعاد شجاعت هستند.» با این همه نه تنها خودش که فرزندانش نیز قربانی خشونت و تعصبات کور شد. البته مبارزه گاندی علیه خشونت در سرزمین هزار مذهب چنان ریشه دواند که امروز جامعه هند با وجود تنوع باورناپذیر عقاید و ادیان یکی از موفق ترین جوامع در حفظ تکثر فرهنگی و تنوع باورها تلقی می شود.

تولد: ماهاتما گاندی در سال 1869 در پوربندر هند متولد شد. ماهاتما جزو جامعه پیشه وران بود. مادر او زنی بی سواد بود اما اخلاص و عقاید پاکش اثری قوی روی ماهاتما داشت. در جوانی او یک دانش آموز خوب بود اما این جوان خجالتی هیچ نشانی از رهبریت نداشت. با مرگ پدرش، ماهاتما به انگلستان سفر کرد تا در زمینه قانون مدرک کسب کند. او با جامعه گیاه خواران آشنا شد و از او درخواست کردند تا کتاب هندو باگاواد گیتا را برای شان ترجمه کند. این کتاب ادبیات حماسی، حسی از افتخار به نوشته های هندی که گیتا همانند مروارید آن بود را در گاندی ایجاد کرد. در حدود این زمان، او همچنین کتاب مقدس انجیل را نیز مطالعه کرد و آموزه های عیسی مسیح در وی اثرات ژرفی گذاشت، خصوصا تاکید بر فروتنی و بخشش. او در سراسر عمرش طرفدار انجیل و باگاواد گیتا بود، اگرچه نسبت به جنبه هایی از هر دو این مذاهب دیدی انتقادی داشت.

گاندی در آفریقای جنوبی: گاندی پس از تکمیل مطالعاتش در زمینه حقوق به هند بازگشت و به زودی برای تمرین قانون به آفریقای جنوبی فرستاده شد. در آفریقا او از تبعیض نژادی و بی عدالتی هایی که اغلب هندیان تجربه می کردند، ناراحت بود. آفریقای جنوبی نخستین تجربه گاندی برای اعتصاب و مخالفت های مدنی بود. او نام این قیام غیر خشونت آمیز را ساتیاگراها گذاشت. به رغم زندانی شدن برای مدتی کم، او همچنان از انگلیسیان تحت شرایط خاصی حمایت می کرد. به دلیل تلاش هایش در طول جنگ بور و شورش زولو، انگلیسی ها به او یک نشان افتخار دادند.

گاندی و شروع مبارزات:پس از 21 سال در آفریقای جنوبی، گاندی در سال 1915 به هند بازگشت. او رهبر مبارزات جنبش ملی هند برای حکومت داخلی یا سواراج را بر عهده گرفت. گاندی با موفقیت کار تحریک برای چند قیام غیرخشونت آمیز را انجام داد. این شامل اعتصاب های ملی یک یا دو روزه نیز بود. انگلیس ها سعی کردند تا این اعتراضات را سرکوب کنند اما طبیعت غیرخشونت آمیز قیام ها و اعتصابات، مخالفت با آن را دشوار می کرد.

روش اعتراضی گاندی: گاندی همچنین پیروانش را تشویق می کرد تا انضباط درونی را نیز تمرین کنند تا برای استقلال آماده شوند. گاندی می گفت هندیان باید ثابت کنند که شایستگی استقلال را دارند. این عقیده بر خلاف رهبرانی مانند آوربیندو بود که می گفتند استقلال هند درباره داشتن یک حکومت بهتر یا بدتر نیست بلکه این حق هند است که دولتی مستقل داشته باشد. در طول جنبش استقلال خواهانه هند گاندی با افراد دیگری مانند سوبهاس چاندرا نیز درگیر شد، فردی که طرفدار مبارزه مستقیم برای سرنگونی انگلیس ها بود. گاندی اگر در طول اعتراضات متوجه خشونت یا هرگونه شورش می شد، بلافاصله اعتصاب را لغو می کرد.

گاندی و تظاهرات نمک: در سال 1930، برای مخالفت با قوانین نمک، گاندی یک راهپیمایی مشهور به سمت دریا را هدایت کرد. آنها در دریا نمک خود را ساختند که تخلف از قوانین انگلیس بود. صدها نفر دستگیر شدند و زندان های هند پر از افرادی بود که طرفدار استقلال هند بودند.

لغو اعتصابات: زمانی که اعتراضات به اوج خود رسید تظاهرکنندگان هندی بعضی از شهروندان انگلیسی را کشتند، در نتیجه گاندی جنبش استقلال طلبانه را لغو کرده و گفت که هند هنوز آماده نیست. این کار قلب بسیاری از طرفداران این جنبش ها در هند را شکست. این کار باعث شد تا تندروهایی مانند باگات سینک که در بنگال بسیار قوی بودند رهبری مبارزات را به دست گیرند.

گاندی و تجزیه هند: پس از جنگ، انگلیس پذیرفت تا به هند استقلال بدهد. اگرچه با پشتیبانی مسلمانان به رهبری جیناه، انگلیس تصمیم گرفت هند را به دو بخش تقسیم کند؛ هند و پاکستان. گاندی با این تقسیم مخالف بود. او تلاش بسیاری کرد تا نشان دهد که مسلمانان و هندیان می توانند در کنار هم با صلح زندگی کنند. در نمازها، نمازگزاران مسلمان در کنار هندیان و مسیحیان می ایستادند. با این حال، گاندی با این تقسیمات موافقت کرد و روز استقلال را در سوگواری از این تقسیمات به عبادت پرداخت. با این حال، تلاش ها و روزه های گاندی برای جلوگیری از موج خشونت های فرقه ای و کشتارهای پس از تقسیم بی فایده بود.

گاندی و سیستم طبقاتی: جدا از سیاست های استقلال هند، گاندی شدیدا منتقد سیستم طبقه ای منفصل هند بود. به طور خاص، او در سخنرانی هایش برای حمایت از طبقه «نجس ها» سخن می گفت که توسط جامعه بسیار پست تلقی می شدند. او کارهای بسیاری انجام داد تا این لقب «نجس» آنها را از بین ببرد. اگرچه این تلاش ها با مقاومت زیادی مواجه بودند اما کمک زیادی به تغییر تعصبات قدیمی انجام دادند.

قتل گاندی: در سن 78 سالگی، گاندی روزه دیگری را شروع کرد تا از کشتارهای قبیله ای جلوگیری کند. بعد از پنج روز رهبران برای اتمام کشتارها به توافق رسیدند، اما 10 روز بعد گاندی بر اثر شلیک گلوله توسط یک براهمین هندی که مخالف پشتیبانی از مسلمانان و طبقه نجس ها از سمت گاندی بود کشته شد.