آرشیو شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۴۴۰
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

تعارض رویکردها به مشروطیت ایرانی

منابع اصلی و بی واسطه شناخت تاریخ مشروطه در داخل به نظرم سه دسته عمده هستند: نخست اسناد به جای مانده از آن دوران که برای شناخت دقیق رخدادها بسیار مفیدند. دسته دوم خاطرات افرادی که در زمره تاثیرگذاران دوره مشروطه بودند یا دستی بر آتش انقلاب داشتند و دسته سوم جراید آن دوران هستند.

اسناد آن دوران نیز خود به چند دسته تقسیم می شوند: یک دسته مهم از آنها اسناد سفارتخانه های برخی کشورها است که در آن زمان در ایران بسیار فعال بودند؛ مانند سفارتخانه های انگلستان، روسیه، عثمانی، فرانسه و آلمان. برخی از سفارتخانه ها نیز مانند سفارت بلژیک و آمریکا تازه داشتند آرام آرام فعال می شدند. خاطرات به جای مانده از آن دوره نیز به دو دسته تقسیم می شوند: یکی خاطرات مبارزان راه مشروطه و انقلابیون ودیگری خاطرات صاحب منصبان دولتی که در جبهه مقابل مشروطه قرار داشتند. در حوزه جراید نیز دیدگاه ها، تفکرات و رویکردهای مختلفی قابل مشاهده است. بنابراین ما با مجموعه ای از منابع روبه رو هستیم که هیچ کدام به صورت جداگانه ما را به فهم دقیق و کامل موضوع رهنمون نمی سازند.

به عبارتی اگر بخواهیم انقلاب مشروطه را شناسایی کرده و به فلسفه آن انقلاب اشراف پیدا کنیم با مراجعه به یک دسته خاص از این منابع به شناخت انقلاب دست پیدا نخواهیم کرد و البته که این شناخت یک کار تخصصی است. متاسفانه امروزه عده ای بدون تخصص و شایستگی های حرفه ای کافی وارد حوزه پژوهش در تاریخ شده اند. این در صورتی است که تاریخ یک علم است و ابزارهای ویژه خود را دارد. یکی از دلایلی که ما در بحث شناخت انقلاب مشروطه با تضادها و تناقض ها مواجه هستیم ورود افرادی است که بدون تخصص لازم وارد این حوزه شده و به صرف خواندن چند خاطره و چسباندن چند روزنامه در کنار هم متنی را پدیده آورده و نام آن را تاریخ گذاشته اند.

یکی دیگر از مشکلات ما در تاریخ نگاری مشروطه برخورد ایدئولوژیک با رخدادهای این انقلاب است. برخورد ایدئولوژیک یعنی پیچاندن یک نظر در هاله ای از قداست. در این حالت معمولا پژوهشگر پیش از ورود به پژوهش، نظر خود را اعلام کرده و آن نظر برایش ثابت شده است. یعنی با این پیش فرض وارد پژوهش می شود که نتیجه اش را از قبل می داند. این در صورتی است که پژوهش زمانی درست است و راهگشا، که ابعاد موضوع برای پژوهشگر امری ناشناخته باشد و در آن حوزه علامت سوالی برایش ایجاد شده، آن گاه بدون پیش داوری و قضاوت، با بهره گیری از متد مورد نظر برای تحقیقش و با استفاده از منابع متقن و مستند به سوی روشن کردن آن ابهام و پرسش حرکت کند. بنابراین ما دو تعارض و دو مشکل عمده در تاریخ نگاری مرتبط با مشروطه داریم و همین باعث شده تا نتایج پژوهش ها باهم در تعارض باشند.

- به نقل از گفت وگوی « محمدجواد مرادی نیا» با «ایبنا».
قیمت ها بال درآوردند!

«… وقتی صدای توپ و بمب جنگ جهانی [دوم] در تهران شنیده شد، یکباره قیمت ها بال درآوردند، به خصوص مواد غذایی که در حقیقت ناپدید شدند. بزرگ ترین خواربارفروشی خیابان اسمال بزاز (حدفاصل میدان شاه سابق و قیام کنونی با چهارراه مولوی)، دکان دو دهنه کل اسمال بقال بود. دکانی بسیار پر و پیمان که تقریبا روبه روی دکان عمویم بود.

انبار بزرگی هم در کوچه جنب دکان عمو داشت که همیشه سرشار از خواربار بود. در عرض چند ساعت موجودی دکان و انبار با قیمت هایی حدود 100 برابر قیمت روز پیش به فروش رفت. دانه های برنج، لپه، عدس، ماش… طی سال های طولانی در کف انبار ریخته و با خاک و گل مخلوط و لگدمال شده بود و ضخامتی بیش از یک وجب بزرگ پیدا کرده بود. مردم همان را با کلنگ کندند و با قیمتی گران به خانه های خود بردند. شنیده شد که آنها را می شویند، مواد خوراکی را از گل و خاک جدا می کنند، می پزند و می خورند. هنوز یک سرباز اجنبی به کشور نیامده بود و اگر هم در مرزها بودند غذای خود را آورده بودند و حتی یک دانه گندم یا برنج ما از گلویشان پایین نرفته بود. این حرص زدن مردم و سوءاستفاده کسبه، چندین علت داشت که حتی یکی از آنها حمله متفقین به خاک ما نبود، بلکه علت واقعی، از هم پاشیده شدن سازمان حکومتی، بلاتکلیفی، احساس عدم امنیت و بی سرپرستی کشور بود… مردم کشور را از آن خود نمی دانستند تا حافظ مصالح آن باشند… هیچ کس به فکر هم نوع خود نبود، همه می خواستند با هر قیمتی خودشان را حفظ کنند حتی اگر به بهای مرگ دیگری تمام می شد.»

- منبع: کتاب «در کوچه و خیابان»، نوشته عباس منظرپور
تاثیرات نخستین مجلس مشروطه

مجلس اول به خاطر موضع گیری علیه مداخله اروپاییان در ایران نیز در خاطره ها زنده مانده است. مجلس در نخستین ماه های تشکیل خود، پیشنهاد محمدعلی شاه در مورد استقراض 400هزار پوند استرلینگ از بریتانیا و روسیه را رد کرد. تمامی معامله های خارجی و استقراض از خارجیان و نیز تمامی انحصارهای تجاری باید به تصویب مجلس برسد.

چند ماه بعد نمایندگان مجلس معاهده اوت 1907 (1286) انگلیس و روس را نیز که ایران را به حوزه های نفوذ این دو قدرت تقسیم می کرد، محکوم کردند. مبتکر بسیاری از این اقدام ها نمایندگان لیبرال و رادیکال مجلس و به خصوص نمایندگان آذربایجان و وابستگان کمیته ملی انقلاب بودند. اما روند تصویب این قوانین به میزان بسیاری نیز مرهون فعالیت های انجمن های مترقی بود. انجمن ها دائما مجلس را به پذیرش اصلاحات ترغیب می کردند و در مخالفت با ائتلاف ضد مشروطه به رهبری محمدعلی شاه، از مجلس حمایت می کردند.

منبع: آفاری، ژانت، انقلاب مشروطه ایران، ترجمه رضا رضایی، نشر بیستون، 1385.