آرشیو شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۰۶
جلد دوم
۷
نگاه

موراکامی، نویسنده ای جهانی

مهدی غبرایی

بارها گفته ام چرا دنیای موراکامی بیش از دیگر نویسنده ها برای من جذاب است؛ زیر نوای همه آثارش شادی و عیش زندگی است. یعنی با وجود توضیح تمام مسائل و بدبختی و خیانت و جفا و جور و… لایه زیرین تمام این مسائل میل به زندگی موج می زند و نشاط زندگی در آنها دیده می شود. حتی در لایه زیرین کتابی همچون «چوب نروژی» که داستان رابطه عاشقانه بسیار پیچیده و غمناکی را نقل می کند و شخصیت زن داستان بیمار ذهنی است که همین نکته دردآوری و غمناکی بی حد و حصری را القا می کند، باز هم سماجت در عشق و میل به زندگی چنان موج می زند که هر خواننده ای را به خود جذب می کند. این موضوع برای من بسیار مهم است. حالا اینکه موراکامی واقعیت را با خیال در می آمیزد، رسمی است که از یک سو به رئالیسم جادویی که به نام «گابریل گارسیا مارکز» ثبت شده، متصل می شود؛ البته دیگر نویسندگانی نیز پیرو این مکتب شده اند و خاستگاه رئالیسم جادویی به زعم من به «هزار و یک شب» بازمی گردد. در «هزار و یک شب» با روایتی مواجه می شویم که در آن نه زمان مطرح است و نه مکان و نه به قول امروزی ها پیرنگ داستان. یعنی داستان یک باره از جایی به جای دیگر می رود، مثلا از ایران یا بغداد به چین می رود و نویسنده به شیوه ای این روایت ها و درهم آمیختگی ها را به هم گره می زند که مجموع داستان برای خواننده باورپذیر و ملموس می شود. یا جانوران عجیب و غریبی مثل «رخ» در «هزار و یک شب» ظاهر می شود که برای بچه اش فیل شکار می کند. امثال این دست افسانه، چراغ جادو، سندباد و مثال های زیادی از این دست در این داستان وجود دارد. چنین نگاهی را نویسنده ای مانند موراکامی روی جامعه امروزی شهری پیاده می کند و با آن در می آمیزد. موراکامی یکی از استادان سبک تلفیق عین و ذهن است. این نوع روایت ها کشش و جذبه ای دارد که خواننده را به خود جذب می کند. به همین دلیل است که موراکامی به عنوان نویسنده ای جهانی مطرح شده است.