آرشیو دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۷، شماره ۴۴۵۴
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

اعلام قطع رابطه دولت مصدق با انگلیس

30 مهر 1331 فرمان قطع رابطه با دولت انگلیس پس از تصویب هیات وزیران تسلیم کاردار سفارت انگلستان در تهران شد و دکتر سیدحسین فاطمی، وزیر امورخارجه دولت مصدق آن را اعلام کرد.

24 مهرماه همان سال دکتر محمد مصدق، نخست وزیر وقت طی نامه ای به نمایندگان مجلس شورای ملی دلایل تصمیم دولتش مبنی بر قطع رابطه با دولت انگلیس را به اطلاع آنها رساند و رادیو متن این نامه را پخش کرد. در نامه دکتر مصدق آمده بود: «مجلس شورای ملی/ آقایان نمایندگان محترم مستحضرند که جنبش ملی ایران از روز اول با کارشکنی ها و تحریکات عوامل شرکت سابق و دولت انگلیس در داخل و خارج کشور روبه رو شد. این تلاش ها و تشبثات که زحمات فوق العاده برای ما فراهم کرد ضمنا به آبروی خود آنها نیز لطمه زد؛ زیرا هر یک از این تشبثات پرده تازه ای از روی رفتار ظالمانه زورمندان برداشت و چهره سیاست استعماری آنان را بیشتر نمایان کرد، با مختصر تاملی آقایان به خاطر خواهند آورد که از روز 29 اسفند 1329 تا امروز که قریب 19 ماه از اولین تصمیم مجلس ایران می گذرد چه مشکلاتی در راه موفقیت ما به وجود آورده و تا چه حد دامنه تحریک و آشوب و اغتشاش را فقط به خاطر منفعت طلبی و استفاده جویی توسعه داده اند.

پس از آنکه صنعت نفت به تصویب مجلسین ملی شد و ملت ایران به این آرزوی خود رسید دولت انگلیس برای جلوگیری از اجرای آن نخست دست به ارعاب و اخافه زد و برخلاف شرایط دوستی که پیوسته از آن دم می زد ملت صلح دوست ما را به سزای آنکه از یکی از حقوق اولیه خود استفاده کرده بود به کشتی های موریشن و فلامنکو و قوای زمینی و دریایی و هوایی متمرکز در دور و نزدیک مرزهای ایران تهدید کرد. ملت ایران که در راه رسیدن به آمال ملی خویش برای تحمل هرگونه سختی و مشقت خود را آماده کرده و در این راه تا پای جان ایستاده بود از این تهدیدات باکی نداشت…

اکنون با این توضیحات آقایان نمایندگان محترم تصدیق می فرمایند که دولت اینجانب تا آنجا که ممکن بوده سعی و مجاهدت خود را برای حل اختلاف به کار بسته ولی با کمال تاسف دولت انگلیس تاکنون مانع حصول توافق شده و ملت ایران را برخلاف موازین بین المللی همچنان در فشار اقتصادی قرار داده است و اکنون نیز با ادامه مکاتبات بی حاصل می خواهد از مرور زمان به نفع خود استفاده کند و ما را از تعقیب رویه اقتصادی دیگری که باعث نجات و فلاح مردم ایران باشد باز دارد. هرچند درباره روش دولت نسبت به حل موضوع نفت در گزارش سابق به عرض مجلسین رسیده و در آن تصریح شده است هرگاه نتیجه آخرین پیشنهاد و گذشت های دولت اینجانب اثر مطلوب و مترقب را نداشته باشد ناچار باید رویه دولت انگلستان را مخالف با شرایط دوستی که همیشه از طرف دولت ایران رعایت می شده بدانیم و روابط سیاسی موجود را بی اثر بشناسیم و آقایان نمایندگان محترم نیز با آن موافقت فرموده اند.

مع ذلک اکنون که متاسفانه دولت مجبور به اتخاذ تصمیم مبتنی بر قطع روابط سیاسی شده است لازم می داند مجددا مراتب را به استحضار آقایان نمایندگان محترم برساند. در پایان باید اضافه کنم که قطع روابط سیاسی با دولت انگلیس مستلزم قطع علایق دوستی بین دو ملت نیست؛ زیرا ملت ایران همیشه به ملت انگلیس به دیده احترام نگریسته و امیدوار است که زمامداران آن دولت نیز اندکی بیشتر به حقایق اوضاع فعلی جهان و بیداری ملل توجه کنند و از روشی که تا امروز معمول داشته اند منصرف شوند و سیاست خود را با وضع دنیای امروز منطبق سازند تا ملتین انگلیس و ایران بتوانند به وسیله تجدید حیات مناسبات سیاسی از روابط دوستی و وداد برخوردار شوند. اکنون بر عموم افراد ملت ایران فرض و لازم است که بیش از پیش مراقب اوضاع باشند و با بیداری و استقامت راهی را که در پیش گرفته اند ادامه دهند و تردید ندارم که چون این مجاهدت در راه حق انجام می شود خداوند متعال مدد خواهد فرمود که به نتیجه مطلوب برسد.»

تغییر نام خیابان علاء الدوله به فردوسی

30 مهر 1313 نام خیابان علاء الدوله تهران به خیابان فردوسی تغییر کرد. این خیابان، در دوره قاجاریه به واسطه وجود باغ ایلخانی در آن، گاهی با عنوان خیابان باغ ایلخانی نیز خوانده می شده است. باغ ایلخانی که بعدها ساختمان بانک ملی ایران به جای آن ساخته شد، از بناهای ساخته شده توسط قلی خان ایلخانی، معروف به حاجی ایلخانی از رجال و شاهزادگان معروف قاجاری بود.

«کارلا سرنا» زن جهانگرد در کتاب «آدم ها و آیین ها در ایران» خیابان علاء الدوله را چنین وصف می کند: «این خیابان مانند همه خیابان های تهران به 3 قسمت عمده تقسیم شده است؛ وسط خیابان اختصاص به پیاده روندگان، سواره ها و حمل بار و بنه دارد. در دو طرف خیابان، پیاده روهایی پیش بینی شده که در آن حیوان های بارکش رفت وآمد می کنند. برای محافظت درختان، در فاصله های معین، میخ های بزرگی به زمین کوبیده و از میان آنها میله های آهنی گذرانده اند.» «ادوارد براون» ایران شناس بریتانیایی، در سفرنامه اش به نام «یک سال در میان ایرانیان» درباره خیابان فردوسی می نویسد: «… چند خیابان مستقیم در شمال شهر دیده می شود که بعضی از آنها شب ها به وسیله چراغ گاز روشن می شود و یکی از خیابان ها را اروپاییان (و ایرانی ها به تقلید از اروپاییان) به نام خیابان سفرا، می خوانند زیرا به جز سفارت روسیه تمام سفارت های خارجی در آن خیابان واقع شده است.»