آرشیو دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۴۶۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

سنگ بنای سلسله علویان طبرستان

14 آبان ماه سال 243 ه.ش سلسله علویان طبرستان از سوی داعی کبیر در آمل بنیان نهاده شد. حسن بن زید ملقب به داعی اول یا داعی پس از قیام، در نخستین اقدام، شهر آمل را به تصرف خود درآورد و محمد بن اوس بلخی عامل طاهریان را از آنجا فراری داد. قدم بعدی، تصرف شهر ساری بود. سلیمان بن عبدالله طاهری برای جنگ با حسن از شهر ساری که مرکز امارتش بود، بیرون آمد.در زمان وقوع جنگ، بسیاری از شورشیان وارد شهر شدند.

سلیمان که وضع را چنین دید به سوی گرگان گریخت. حسن بن زید پس از تصرف این دو شهر، سپاهی را به سوی ری فرستاد که آن شهر نیز تصرف شد و فردی علوی با نام محمد بن جعفر بر آن حاکم شد. اندکی بعد ری دچار آشوب شد و محمد بن جعفر از آنجا بیرون رانده شد، اما بار دیگر شهر به تصرف علویان درآمد.این حوادث سریع سبب شد تا مستعین عباسی سخت وحشت کند. علویان، رقیب اصلی عباسیان بودند و پیروزی آنها، برخلاف پیدایش دولت طاهری یا صفاری، به گونه ای بود که می توانست اساس خلافت عباسی را از میان ببرد. وی سپاهی به غرب ایران فرستاد تا مانع از پیشروی حسن بن زید بدان سو شود. همچنین او از محمد بن عبدالله بن طاهر، امیر خراسان خواست تا سخت در برابر حسن بن زید بایستد.حمایت های مردمی از حسن بن زید، سبب شد تا وی پایگاه محکمی در طبرستان به دست آورد، اما روشن بود که دشمن عباسی و طاهری و صفاری در برابر او آرام نمی نشست.

در سال 255 مفلح ترکی، یکی از فرماندهان نظامی عباسیان به طبرستان حمله کرد و سپاه حسن بن زید را شکست داد، اما از آنجا که وی نتوانست در طبرستان بماند به سرعت به عراق بازگشت.درست در همین سال ها، علویان فراوانی در گوشه و کنار ممالک اسلامی سر به شورش برداشتند. همچنین صاحب الزنج نیز به عنوان علوی در بصره شورید و برای سال ها، افکار عباسیان را به خود مشغول داشت.حسن بن زید در سال 257 به گرگان حمله کرد و این شهر را از تصرف طاهریان خارج کرده و بر قلمرو خود افزود. بارها گفته ایم که گرگان امروز استرآباد سابق است و گرگان آن روزگار از میان رفته است. به هر روی خروج طبرستان و گرگان از دست طاهریان، ضربه مالی سختی را بر این دولت وارد کرد. به دنبال همین ضعف بود که صفاریان در اندیشه استیلا بر خراسان افتاده و به دنبال آن پای صفاریان به طبرستان باز شد.زمانی که یعقوب صفاری نیشابور را به تصرف درآورد و سلسله طاهری را برانداخت، به ظاهر به بهانه تعقیب دشمن خود عبدالله سگزی، راهی طبرستان شد. این اقدام یعنی حمله به علویان، می توانست خلیفه بغداد را نیز که پس از بر افتادن طاهریان، نگران اوضاع بود، نسبت به یعقوب امیدوار کند.یعقوب در سال 260 هجری با سپاه علویان درگیر شد و آنها را شکست داده و وارد ساری و آمل شد.

حسن بن زید، به دیلم که پناهگاه بسیار مناسبی بود، گریخت. یعقوب خراج یک سال را به زور از مردم گرفت و به تعقیب حسن پرداخت. ورود وی به این منطقه همزمان با فرود باران های مداوم چهل روزه ای شد که او را سخت اسیر خود کرد. وی با تحمل مشقت فراوان و در پی از دست دادن بسیاری از نیروهایش، مجبور به رهاکردن منطقه و بازگشت از آن شد.به این ترتیب طبرستان برای بیست سال در اختیار حسن بن زید بود. در طی این مدت، یک بار در سال 262 و بار دیگر در سال 266 احمد بن عبدالله خجستانی به جنگ حسن بن زید آمد، اما کمک مردم جرجان به حسن سبب دور شدن خجستانی از طبرستان شد.نفوذ مذهبی علویان در جنوب طبرستان تا رویان و از آنجا تا قصران و شمیرانات، تهران فعلی و شهر ری که مهم ترین شهر این منطقه بوده می رسیده است. بارها ری به دست علویان افتاد. همچنان که شمار زیادی از سادات در این شهر زندگی می کردند. شهر ری، یکی از مراکز اصلی تمدنی ایرانی قبل و بعد از اسلام بوده است. اهمیت جغرافیایی شهر ری از آن روی بود که حکم چهار راهی را میان خراسان، جبال و طبرستان و گیلان داشت.

منبع: دانشنامه اسلامی
ترور عبدالحسین هژیر

عبدالحسین هژیر، از رجال سیاسی معاصر 14 آبان ماه 1328 به دست سیدحسین امامی از اعضای فداییان اسلام ترور شد. امامی پیش از آن احمد کسروی را ترور کرده بود.

هژیر از خرداد 1327 تا آبان 1327 نخست وزیر ایران بود. هژیر در انتخابات مجلس موسسان دوم در اردیبهشت ماه 1328 از تهران به نمایندگی انتخاب شد و در 28 تیر ماه 1328 به سمت وزیر دربار منصوب شد. او در روز 13 آبان ماه 1328 در راهروی مسجد ایستاده بود و به هر مداحی که می آمد یک خلعت می داد. امامی به محض آنکه وارد شد، گردن هژیر را گرفت و یک تیر به او شلیک کرد. مردم از صدای تیر وحشت کردند اما گفته شد که لامپ ترکیده است. مردم آرام شدند و دوباره به جای خود نشستند.امامی به تصور اینکه کار هژیر تمام نشده، یقه او را گرفت و دو تیر دیگر به او زد. همانجا کار تمام شد و نعش هژیر بر زمین افتاد و سپس او را از در پشت مسجد بیرون بردند.دوستان امامی قصد خارج کردن او از صحنه را داشتند اما یکی از ماموران، امامی را گرفت و تلاش دوستان امامی برای رهانیدن او از مهلکه بی نتیجه ماند.بعد از دستگیری امامی، وی بلافاصله به این اقدام اعتراف کرد و گفت چون زنده ماندن هژیر را به زیان مملکت می دانسته، اقدام به ترور او کرده است.دادگاه نظامی، روز 14 آبان، امامی را به اعدام محکوم کرد و او حتی تجدیدنظر هم نخواست و در پایین پرونده خود نوشت: «من آماده کشته شدن بوده و در انتظار شهادتم» و روز بعد در سن 47 سالگی اعدام شد.

منصور پورحیدری، مرگ در پاییز

پاییز سال 1395 تیم استقلال یکی از چهره های شاخص تاریخ خود را از دست داد. 14 آبان آن سال منصور پورحیدری، بازیکن و مربی پیشکسوت تیم استقلال تهران در سن 71 سالگی به دلیل بیماری، چشم بر جهان فروبست.

پورحیدری با تیم فوتبال استقلال به افتخارات بزرگی در کسوت بازیگری و مربی گری دست یافته بود. از جمله این افتخارات تجربه قهرمانی در آسیا به عنوان بازیکن و یک بار به عنوان سرمربی تیم استقلال بود. چندبار قهرمانی استقلال در لیگ ایران از دیگر افتخارات او به عنوان بازیکن و سرمربی محسوب می شود.